چاپ        ارسال به دوست

آزمون كارگاه آموزشي روش تحقيق درپژوهش درتاريخ 21 /و 22/09/89 در مركز آموزشي روانپزشكي رازي و دانشگاه برگزار مي گردد.

بسم الله الرحمن الرحيم

 

روش تحقيق

ارسلان احمدي

كارشناس ارشد روانشناسي مركز روانپزشكي رازي

A.Ahmadi1349@yahoo.com

 

 

    تحقيق به عنوان يك فرايند پژوهشي يك فعاليت منظم است كه مستلزم دو شرط مي باشد: 1- كنترل دقيق: شرطي كه مانع تاثير عوامل نامربوط و مزاحم مي شود و رعايت آن موجب اعتبار دروني تحقيق است. 2- نمونه گيري صحيح: شرطي كه يافته هاي تحقيق را تعميم پذير مي نمايد و رعايت آن موجب اعتبار بيروني تحقيق است.

متغير:

   يك مفهوم است كه بيش از دو يا چند ارزش يا عدد به آن اختصاص داده مي شود. و به ويژگيهاي اطلاق ميشود كه      مي توان آنها را مشاهده يا اندازه گيري كرد.

انواع متغيرها: 1- كمي و كيفي. 2- دو ارزشي و چند ارزشي.   3- گسسته و پيوسته. 4- مستقل و وابسته.  5- تعديل كننده، كنترل و مزاحم.

متغير كمي: متغيري است كه فقط مي توان ارزشهاي عددي قابل محاسبه را به آن اختصاص داد مانند: قد، سن، نمرات يك آزمون و... متغير كيفي: متغيري اسمي است كه نمي توان ارزشهاي عددي قابل محاسبه را به آن اختصاص داد مانند: جنسيت، گروه خوني، اختلالات رواني و ارزشهاي عددي( كد ) كه معرف متغيرهاي كيفي باشند مانند: كد1 معرف مرد، كد2 معرف زن و كدهاي عددي كه معرف سطح تحصيلات باشد.

متغير دو ارزشي: متغيري است كه فقط به آن دو ارزش يا دو عدد اختصاص داده مي شود. مانند جنسيت كه شامل مرد و زن است. متغير چند ارزشي: متغيري است كه بيش از دو ارزش به آن اختصاص داده مي شود. مانند سطح تحصيلات و هوش.

متغير گسسته: متغيري كه فقط مجموعه اي از ارزشهاي معين به آن اختصاص داده مي شود. اين متغير ميتواند كيفي باشد مانند جنسيت، ويا از نوع كمي باشد مانند تعداد افراد يك خانواده. متغير پيوسته: متغيري است كه مي توان فقط ارزشهاي عددي مختلف و نامعيني را به آن اختصاص داد. اين متغير فقط از نوع كمي است مانند وزن، قد، زمان، بهره هوشي، سن و.. 

    متغير مستقل: متغيرعامل، محرك يا درونداد است كه بوسيله پژوهشگر اندازه گيري، دستكاري يا انتخاب مي شود تا تاثير يا ارتباط آن با متغير ديگري معين شود. در تحقيق آزمايشي، متغير مستقل بوسيله آزمايش كننده دستكاري مي شود   ( مثال: نوع روش تدريس بر يادگيري). در تحقيق غير آزمايشي، متغير مستقل به وسيله محقق دستكاري نمي شود بلكه متغيري است كه از قبل وجود دارد( مثال: طبقه اجتماعي در پيشرفت تحصيلي). در يك پيش بيني آماري متغير مستقل، متغير پيش بيني كننده ناميده مي شود(مثال: تاثير معدل دبيرستان در موفقيت دانشگاهي).

متغير وابسته: متغير پاسخ، برونداد و يا ملاك است. متغير وابسته مشاهده يا اندازه گيري مي شود تا تاثير متغير مستقل بر آن معلوم و مشخص شود. اين متغير از طريق متغير مستقل پيش بيني مي شود. در مثالهاي بالا: يادگيري، پيشرفت تحصيلي و موفقيت دانشگاهي متغير وابسته مي باشند.

متغير تعديل كننده:  دومين متغيرمستقلي است كه توسط پژوهشگر، انتخاب، اندازه گيري و يا دستكاري مي شود تا مشخص شود كه تغيير آن موجب تغيير همبستگي بين متغير مستقل اصلي و وابسته مي شود يا خير؟ در مثال رابطه بين هوش و معدل دانشگاهي، هوش متغير مستقل، معدل دانشگاهي متغيروابسته و جنسيت متغير تعديل كننده است.

 متغير كنترل:  به متغيرهاي گفته مي شود كه تاثير آنها بر متغير وابسته توسط پژوهشگرخنثي و يا حذف مي شود. در شرايطي كه تاثير متغير كنترل خنثي يا حذف مي شود، تاثير متغير كنترل كننده مورد مطالعه قرار مي گيرد. مثال: پيشرفت تحصيلي دانش آموزاني كه والدين آنها با سواداند بيشتر از پيشرفت تحصيلي دانش آموزاني است كه والدين آنها بيسواد هستند. سواد والدين ( متغير مستقل )، پيشرفت تحصيلي ( متغير وابسته ) و هوش ( متغير كنترل ).

متغير مزاحم: متغيري است كه بر خلاف ساير متغيرها، به صورت فرضي بر پديده مشاهده شده تاثير مي گذارد ولي قابل مشاهده، اندازه گيري و دستكاري نيست. متغير مزاحم موجب كاهش يافتن قابليت تعميم پذيري يافته هاي پژوهشي       مي شود.

مقياسهاي اندازه گيري:

1-  مقياس اسمي: ابتدايي ترين مقياس اندازه گيري، مقياس اسمي است كه در اين مقياس افراد، يا اشياء بر اساس يك ملاك معين در طبقه هاي كه عموماٌ كيفي و گسسته هستند جايگزين مي شوند. مانند: جنسيت، گروههاي خوني، سطوح تحصيلي. اعداد در اين مقياس صرفاٌ جهت نامگذاري طبقات استفاده مي شوند و ارزش محا سبه اي و كمي ندارند. مانند: اعداد 1 و 2 كه بترتيب معرف زن و مرد هستند.

2-  مقياس ترتيبي: اين مقياس علاوه بر داشتن كليه ويژگيهاي مقياس اسمي، افراد و اشياء را بر اساس رتبه بندي طبقه بندي مي كند. ارزش طبقات بر اساس بيشتر و كمتريا مساوي تعيين مي گردد، و نمي توان عمليات رياضي    ( چهار عمل اصلي ) را در اين مقياس به كار برد. مانند: رتبه بندي سطح تحصيلات يا بهره هوش.

3-  مقياس فاصله اي: اين مقياس علاوه بر داشتن كليه ويژگيهاي مقياس اسمي و ترتيبي، افراد و اشياء را بر اساس فاصله هاي كمي طبقه بندي مي كند. در اين نقياس صفر واقعي وجود ندارد ( صفر، قراردادي مي باشد ). در اين مقياس فقط از عمليات جمع و تفريق استفاده مي شود. مانند: هوش، دماسنج كه هيجكدام صفر واقعي ندارند. بيشتر موضوعات علوم انساني در حوزه مقياسهاي اسمي، ترتيبي و فاصله اي مي باشند.

4-  مقياس نسبي: اين مقياس داراي كليه ويژگيهاي مقياسهاي اسمي، ترتيبي و فاصله اي و كاملترين مقياس اندازه گيري است كه درآن مي توان از چهار عمل اصلي رياضي استفاده كرد. در اين مقياس صفر واقعي وجود دارد و غالباٌ در علوم فيزيك بكار برده مي شود. مانند: متر، وزن، قد و...

پژوهشگر مي بايست:

1- از بهترين وسايل موجود استفاده نمايد. 2- نگرشها و تمايلات شخصي خود را كنار بگذارد. 3- بدنبال آزمون فرضيه هاي خود باشد، نه اثبات يا رد آنها. 4- موازين اخلاقي تحقيق را رعايت نمايد( رازداري و تمايلات آزمودنيها و...). 5- شجاعت ديندن و ارائه اطلاعات و واقعيتها را داشته باشد( داده ها و اطلاعات بدست آمده را دستكاري ننمايد).

طرح اوليه تحقيق:

n     عنوان طرح: كه در آن موضوع اصلي تحقيق مطرح مي شود.

n   بيان مسئله: كه در آن سوالها، اهميت و ضرورت، ادبيات و پيشينه و توصيف و تعريف موضوع و متغيرها تحقيق مطرح مي شود.

n     اهداف طرح: كه در آن اهداف كلي، جزئي و كاربردي تحقيق مطرح مي شود.

n   روش اجراي طرح: كه در آن نوع طرح تحقيق، جامعه و نمونه و روش نمونه گيري آماري، ابزار و چگونگي گردآوري داده ها، و روشهاي آماري تحليل داده ها مطرح مي شود.

n     هزينه اجراي طرح: كه در آن هزينه تقريبي اجراي تحقيق برآورد مي شود.

n     زمان اجراي طرح: مدت زمان تقريبي اجراي تحقيق با توجه به نوع طرح تحقيق برآورد مي شود.

طرح تحقيق (propsal)

n     عنوان تحقيق.

n   مشخصات مجريان طرح: نام و نام خانوادگي، درجه و رشته تحصيلي، نقشي كه در تحقيق دارند، سوابق پژوهشي و...

n   نوع كار تحقيقاتي: 1- بنيادي(كه هدف آن افزايش حيطه فهم و دانش است)2 نظري(كه هدف آن گسترش علم است)3- كاربردي(كه هدف آن رفع مسائل و مشكلات و رفاه انسان است).

n     بيان مسئله و اهميت موضوع.

n     سابقه موضوع تحقيق: مباني نظري و نتايج تحقيقات داخلي و خارجي مرتبط با تحقيق.

n     فرضيه ها يا سوالهاي تحقيق.

n     اهداف تحقيق: كه شامل اهداف كلي، ويژه و كاربردي ميباشد.

n   روش تحقيق: 1- نوع طرح تحقيق( توصيفي، همبستگي، آزمايشي و...) 2- جامعه آماري، روش نمونه گيري و حجم نمونه 3- روش گردآوري اطلاعات و داده ها 4- روش تجزيه و تحليل آماري داده ها (SPSS).

n     تعاريف مفاهيم و متغيرها.

n     ملاحظات اخلاقي.

n     جدول زماني مراحل اجراي تحقيق ( به تفكيك ماه ).

n   هزينه هاي مربوط به طرح تحقيقي: 1-هزينه هاي پرسنلي ( متناسب با نوع همكاري، سمت و تحصيلات و...) 2- هزينه هاي تجهيزاتي 3- وسايل غير مصرفي

گزارش تحقيق:

n     عنوان تحقيق.

n     پژوهشگران: نام و نام خانوادگي، تحصيلات و سمت افرادي كه در انجام تحقيق نقش اصلي را داشته اند.

n   چكيده: به زبان فارسي و انگليسي و حاوي حدود 200 الي 300 كلمه مي باشد، و محتواي آن شامل خلاصه: مقدمه، روش، يافته ها و نتايج تحقيق مي باشد.

n     واژه هاي كليدي: حداقل نام سه واژه اصلي و يا متغير تحقيق آورده مي شود.

n   مقدمه: كه شامل بيان موضوع، تعاريف نظري مفاهيم و عملياتي متغيرهاو نتايج تحقيقات مرتبط با موضوع تحقيق، اهداف و فرضيه ها مي باشد.

n     روش: كه شامل: نوع طرح پژوهشي، جامعه و نمونه آماري و روش نمونه گيري، ابزار گرد آوري اطلاعات و داده ها و همچنين روشهاي تجزيه و تحليل آماري داده ها ( از طريق SPSS ) مي باشد.

n   يافته ها: كه شامل جداول و نتايج آماري داده ها تحقيق و همچنين بيان آنها بصورت توصيفي مي باشد و پژوهشگر فرضيه خود را  آزمون مي كند ( تصميم گيري در مورد رد يا تائيد فرضيه هاي تحقيق).

n    بحث و نتيجه گيري: نتايج بدست آمده از تحقيق با نتايج ساير تحقيقات داخل و خارج از كشور مورد مقايسه قرار ميگيرد و نتايج بدست آمده نيز با توجه به مباني نظري موضوع تبيين مي شود.

n   منابع: كه معمولاٌ شامل منابع فارسي و انگليس است كه پژوهشگر از آنها در تحقيق خود استفاده كرده است و طريق منبع نويسي به ترتيب عبارت است از: نام خانوادگي، نام، (سال انتشار)، عنوان مقاله يا موضوع، عنوان كتاب يا مجله، كشور وشهر، دانشگاه.

جلسه دوم

اولين قدم در پژوهش علمي: 1) تشخيص مسئله. 2) بيان آن به صورتي است كه بتوان آن را با استفاده از روشهاي پژوهشي معتبر و پايدار مورد پژوهش قرار داد.

مسئله تحقيق: مسئله به سوال يا مشكلي اطلاق مي شود كه حداقل دو پاسخ ممكن براي آن وجود دارد، ولي مسلم نيست كه كدام پاسخ صحيح است. به عبارت ديگر مسئله يك جمله استفهامي يا بياني است كه مي پرسد چه رابطه اي بين دو يا چند متغير وجود دارد (كرلينجر، 1986).  مثال: آيا بين توانبخشي رواني و افزايش عملكرد بيماران اسكيزوفرن رابطه اي وجود دارد؟

براي حل يك مسئله پژوهشي تا آنجا كه ممكن است مسئله را بايستي محدود كرد و مسئله تحقيق از جايي آغاز مي شود كه حداقل يك عامل، موضوع و يا پديده اي تفكر محقق را بخود جلب كرده است. بنابر اين براي بيان مسئله انجام فعاليتهاي زير لازم است:

n   محدود كردن مسئله ( محقق مسئله را توصيف و دامنه آن را محدود كند تا بهترين روش را براي حل آن پيدا كند. بنابر اين محقق بايستي منابع مربوط به مسئله پژوهش را دقيقاٌ مورد مطالعه قرار دهد و مسئله كلي را به مسائل جزئي تر و محدود تر تقسيم نمايد تا موجبات پژوهشهاي ديگر را نيز فراهم سازد).

n   تعريف مفاهيم ( پژوهشگر بايستي واژه هاي مطرح شده در مسئله را معين و دقيقاٌ تعريف نمايد. تعريف عملياتي به تعريفي اطلاق مي شود كه از طريق آن مفهوم يا ساخت با استفاده از اعمالي كه براي اندازه گيري آن بكار برده مي شود تعريف مي گردد. مانند: هوش، آن چيزي است كه آزمون هوش وكسلر آن را بسنجد. بيماريهاي رواني، بيماريهايي هستند كه DSM-IV آنها را تعريف، توصيف و طبقه بندي كرده است).

n     بررسي مفروضات بنيادي.

ملاكهاي انتخاب و بيان مسئله:

1-  رابطه بين دو يا چند متغير را بيان كند ( بر خلاف تحقيقات توصيفي كه هدف آن توصيف واقعيتهاي موجود، طبقه بندي و يا اندازه گيري پديده ها است، در همبستگي پژوهشگر حداقل يك متغير را دستكاري مي كند تا تاثير آن را در متغير ديگر مشاهده يا اندازه گيري كند).

2-  روشن و بدون ابهام و به صورت سوالي بيان شود ( بيان مسئله به صورت سوالي موجب مي شود كه پژوهش به طور مستقيم مطرح شود. براي مثال وقتي گفته مي شود كه آيا بين توانبخشي رواني و افزايش عملكرد بيماران اسكيزوفرن همبستگي وجود دارد؟ مفهوم همبستگي، روش تحقيق و روش آماري نيز مشخص مي شوند).

3-  آزمون پذير باشد (مسئله اي قابل حل است كه براي پاسخگويي به آن بتوان داده ها و اطلاعات لازم را جمع آوري كرد و فرضيه هاي مربوط به آن آزمون پذير باشند).

4-  نبايد موقعيت ويا وضعيتي اخلاقي را بخصوص در پژوهشهاي علوم انساني پديد آوردتا حد امكان از بكار بردن سوالهاي كه بار ارزشي دارند مانند مفاهيمي نظير: بد، خوب، بهتر، بدتر و... خودداري شود).

5-  مسئله بايد ارزش پژوهشي و پاسخگويي به آن را داشته باشد و بتواند پي آمدهاي علمي و عملي را پيش بيني كند و به پويا بودن علم كمك كند.

6-     مسئله بايد مورد علاقه پژوهشگر باشد و با تجارب حرفه اي و علمي او هماهنگي داشته باشد.

7-    مسئله بايد به نحوي با دانش روز در ارتباط باشد و بر اطلاعات موجود بيفزايد.

 

اهميت و ضرورت تحقيق:

در اين قسمت پژوهشگر اهميت و ضرورت اجراي تحقيق را بيان خواهد كرد و خاطر نشان خواهد كرد كه نتايج بدست آمده از تحقيق تا چه اندازه ميتواند در توسعه علم و كاربرد نتايج در جامعه آماري مورد بررسي مفيد واقع شود. همچنين ارائه توضيحات دقيق درباره لزوم و يا كاربرد احتمالي يافته هاي تحقيق سبب   مي شود كه لزوم اجراي طرح تحقيق و با ارزش بودن آن شناخته شود و اهميت و ضرورت اجراي آن را براي سازمانها و جوامع تشريح نمايد.

مطالعه منابع مربوط به موضوع (پيشينه يا تاريخچه تحقيق):
مطالعه منابع مربوط به موضوع پژوهش وقت گير ترين مرحله تحقيق است، كه اين نمايانگر اهميت اين بخش از فعاليتهاي پژوهشي مي باشد، وبه محقق كمك مي كند تا بينش عميقي در زمينه موضوع مورد پژوهش بدست آورد. بنابراين اين مرحله از پژوهش بايستي قبل از انجام تحقيق، يعني زماني كه پژوهشگر طرح پژوهشي خود را برنامه ريزي ميكند، انجام دهد مطالعه پيشينه تحقيق به محقق كمك مي كند تا بينش وسيعتري از مطالعه تحقيقات گذشته و روند فعلي موضوع پژوهش خود بدست آورد.

اهداف پيشينه تحقيق عبارتند از:

n     تعيين متغير هاي اساسي.

n     محدود كردن مسئله تحقيق.

n     پيدا كردن روشهاي جديد.

n     اجتناب از به كار بردن روشهاي بي نتيجه ( تشخيص آنچه كه انجام شده است و آنچه كه بايستي انجام شود).

n     بينش نسبت به روشها ي اجرا، ابزار اندازه گيري و آزمودنيها و...

n     پيشنهاد هايي براي تحقيقات آينده.

پيشنهادات مربوط به پيشينه يا تاريخچه تحقيق:

n     با جديد ترين منابع مطالعاتي شروع كنيد و سپس به تدريج به منابعي كه از نظر زماني عقب تر است، بپردازيد.

n     براي جمع آوري اطلاعات و منابع مربوط به موضوع مورد تحقيق، بايستي حوزه معين و مشخصي را تعيين نمود.

n     در جهت ارتباط منابع مورد استفاده با موضوعي كه قصد تحقيق آن را داريد، ابتدا خلاصه و يا چكيده گزارش تحقيق را مورد مطالعه قرار دهيد.

n     ياداشتهاي خود را از منابع مختلف روي برگه هاي مورد نظر( فيش )، بصورت جداگانه بنويسيد.

n     براي هر يك از منابع، مشخصات كامل منبع نويسي  (نام خانوادگي، نام، عنوان تحقيق، نام منبع، شماره، سال انتشار و موسسه انتشاراتي).

ياداشت برداري از بخشهاي مهم مقالات:
مهمترين بخش مطالعه منابع، چكيده مي باشد كه محقق پس از مطالعه و انتخاب منبع مورد نظر، مي بايست محتواي موارد زير را به دقت مطالعه و يادداشتبرداري نمايد:

n     فرضيه يا هدف تحقيق مورد مطالعه.

n     جامعه مورد مطالعه كه نمونه از آن انتخاب شده است.

n     نمونه و روش نمونه گيري.

n     ابزار اندازه گيري و شيوه اجراي آنها ( نحوه جمع آوري اطلاعات).

n     روشهاي آماري به كار برده شده براي تجزيه و تحليل اطلاعات و داده ها.

n     نتايج بدست آمده.

n     انتقادات و پيشنهادات مطرح شده در باره تحقيق مورد مطالعه.

فرضيه تحقيق:

فرضيه عبارت است از حدس و گمان يا توضيح آزمايش نشده پژوهشگر در باره رابطه بين دو يا چند متغير يا پديده كه به وقوع پيوسته و يا هنوز رخ نداده است. بنابراين پژوهشگر با استفاده از داده ها و اطلاعات بدست آمده از تحقيق بدنبال آزمون فرضيه است، نه تائيد و يا رد آن.

فرضيه در حقيقت راه حل پيشنهادي پژوهشگر براي حل مسئله تحقيق است. بنابراين تدوين يك فرضيه مناسب به چگونگي بيان مسئله بستگي دارد. فرضيه قبل از جمع آوري اطلاعات و داده ها تدوين مي شود، بنابراين با بيان فرضيه مي توان كوتاه ترين راه  را براي گرد آوري اطلاعات تعيين كرد. و سپس با تجزيه و تحليل داده ها و اطلاعات فرضيه را مورد آزمون قرار داد.

 

فرضيه، بخصوص در پژوهشهايي كه هدف آنها كشف روابط علت و معلولي است ضروري مي باشد، اما فرضيه ها در پژوهشهاي توصيفي كه هدف آنها كشف واقعيتهاي موجود و تعيين وضعيت يك پديده است داراي اهميت كمتري است، چرا كه پژوهشگر نمي تواند چگونگي رويدادها و پديده ها پيش بيني نمايد ( مانند: تحقيقات اپيدميو لوژي خودكشي و...).

نقش فرضيه در پژوهش:

n     فرضيه براي پديده ها تبيين آزمايشي فراهم مي آورد و موجب افزايش معرفت علمي مي شود.

n     فرضيه جمله اي است كه به صورت ربطي بيان مي شود و به توصيف رابطه بين متغير ها مي پردازد.

n     فرضيه مجموعه فعاليتهاي اجرايي پژوهش را تعيين مي كند ( جهت دتدن به چگونگي جمع آوري داده ها، كمك به انتخاب آزمونهاي آماري ، چگونگي تجزيه و تحليل داده ها  و آزمون كردن فرضيه ها و...).

n     فرضيه چارچوبي براي گزارش نتايج پژوهشي فراهم مي آورد.

انواع فرضيه:

الف: فرضيه تحقيق ( فرضيه جهت دار- فرضيه بدون جهت)

ب: فرضيه آماري ( فرضيه صفر فرضيه خلاف)

الف: فرضيه تحقيق: فرضيه تحقيق بياني است كه به توصيف رابطه بين متغيرها مي پردازد و انتظارات پژوهشگر را نشان مي دهد، و به دو دسته تقسيم مي شوند:

n        فرضيه جهت دار (directional hypothesis):  فرضيه اي كه جهت اختلاف و ارتباط متغيرها و يا جهت تاثير متغير مستقل بر متغير وابسته را مشخص مي كند، و از آن هنگامي استفاده مي شود كه پژوهشگر دلايل مشخص براي پيش بيني رابطه متغيرها داشته باشد، مانند پيشينه و ادبيات تحقيق و مباني نظريها. براي آزمون فرضيه جهت دار از آزمونهاي آماري يك دامنه استفاده مي شود. اين فرضيه معمولاٌ با واژه هاي مانند بزرگتر، كوچكتر، بيشتر و يا كمترو... نوشته مي شود. مثال: اضطراب موجب افزايش افت تحصيلي مي شود.

n     فرضيه بدون جهت (nondirectional hypothesis):

     فرضيه اي كه جهت اختلاف يا رابطه متغيرها را مشخص نمي كند. بنابراين براي آزمون فرضيه بدون جهت از آزمون آماري دو دامنه استفاده مي شود. با توجه به اينكه پژوهشگر اصل را بر درستي فرض صفر قرار مي دهد، معمولاٌ درعلوم رفتاري از فرضيه بدون جهت بيشتر استفاده مي شود. مثال: بين اضطراب و افت تحصيلي رابطه معني داري وجود دارد.

ب: فرضيه آماري: عباراتي هستند كه با استفاده از نمادهاي آماري و به صورت پارامتر نوشته مي شوند مانند: µ(ميانگين)، л (نسبت)، N (تعداد)، p( همبستگي) و به دو دسته تقسيم مي شوند:

 

n     فرض صفر( H0 ) (null hypothesis): فرض صفر يك بيان مقداري است كه به صورت پارامتر صورت بندي مي شود و مبين عدم تفاوت و ارتباط بين متغيرها است. مثلاٌ: ميانگين هوش بيماران رواني مرد و زن مركزرازي برابراست. فرض صفر فرضيه فوق به اين شكل نوشته مي شود:

مثال:    2 µ 1 = µ H0:

n     فرض خلاف (HA ) (alternative hypotesis): فرض خلاف يا فرض مقابل غالباٌ منطبق بر فرضيه تحقيق است و بيان كننده انتظار پژوهشگر در باره نتايج تحقيق و مبين تفاوت و ارتباط بين متغيرها مي باشد. مثلاٌ: ميانگين هوش بيماران رواني مردان بيشتراززنان است يا بين ميانگين هوش بيماران رواني مرد و زن تفاوت معني داري وجود دارد. فرض خلاف فرضيه هاي فوق به اين شكل نوشته مي شود:

 

n     مثال:            2 µ 1 >µ HA:

n     2                     µ 1 = µ HA:

 

ملاكهاي تدوين فرضيه:

n     آزمون پذير باشد.

n      همبستگي يا رابطه بين دو متغير را بيان كند.

n     فرضيه بايد با نظريه اي مرتبط و هماهنگ باشد.

n      روشن و دقيق باشد.

n      فارغ از مفاهيم ارزشي و اخلاقي باشد.

n     فرضيه بايد دقيق و اختصاصي باشد( كلي نباشد).

 

 

جلسه سوم:

جامعه و نمونه:

    جامعه مجموعه اعضاي واقعي يا فرضي است كه يافته ها و نتايج پژوهش به آنها تعميم داده مي شود و حداقل داراي يك صفت مشترك باشند.

از آنجا كه پژوهشگران غالباٌ توانايي انجام پژوهش را با كل اعضاء جامعه ندارند، بنابراين پژوهش خود را محدود به نمونه كوچكي مي كنند تا با استفاده از روشهاي مختلف نمونه گيري يافته و نتايج بدست آمده از گروه نمونه را به جامعه اي كه نمونه از آن انتخاب شده است تعميم دهند.

اولين مرحله در انتخاب گروه نمونه تعريف جامعه اي است كه نمونه از آن انتخاب مي شود، و براي تعريف جامعه پژوهشگر بايد جامعه نا محدود را به جامعه محدود تبديل كند ( مانند: بيماران اسكيزوفرن مزمن ).

در جامعه تعريف شده هر يك از اعضاء مي بايست شانس برابر جهت انتخاب شدن در گروه نمونه را داشته باشند.

يكي از اشتباههاي رايج و معمول در تحقيق عبارت است از انتخاب افرادي جهت نمونه، تنها به اين دليل كه در دسترس محقق هستند. اشتباه بدتر در انتخاب آزمودنيها براي انجام تحقيق، انتخاب افرادي است كه حتي در يك جامعه مناسب قرار ندارند و محقق اين نوع انتخاب را صرفاٌ به خاطر سهولت كار انجام مي دهد ( مانند: استفاده از نمونه دانشجويان در تحقيقاتي كه هدف آنها مداخلات درماني ( روانشناختي و مشاوره ) است.

نمونه، گروهي از اعضاء يك جامعه تعريف شده است كه اطلاعات مورد نياز پژوهشي به كمك آن حاصل مي شود.  نمونه مطلوب و مناسب به نمونه اي گفته مي شود كه معرف و نماينده واقعي جامعه اي باشد كه از آن انتخاب شده است.

 نمونه در صورتي معرف جامعه است كه بين ويژگيهاي نمونه و جامعه تجانس يا شباهت زيادي وجود داشته باشد.

نمونه واقعي، نمونه اي است كه: معرف و نماينده واقعي جامعه باشدة و حجم نمونه به حدي باشد كه قابليت تكرار پذيري نتايج را با همان حجم نمونه را داشته باشد.

در صورتي كه حجم نمونه بزرگ باشد و پژوهشگر از روش نمونه گيري تصادفي استفاده كند، احتمال اينكه نمونه انتخاب شده، معرف واقعي جامعه باشد، افزايش مي يابد.

    چنانچه از جامعه اي نمونه گيري تصادفي به عمل نيايد، منطق يا اساس آمار استنباطي رعايت نگرديده است و يافته هاي چنين تحقيقي بايد با احتياط تفسير شود. هدف اصلي استفاده از نمونه گيري تصادفي، عبارت است از انتخاب نمونه و جمع آوري داده ها به گونه اي كه بتوان نتايج بدست آمده را به يك جامعه بزرگ تعميم داد.

 

     نمونه گيري يعني انتخاب تعدادي از افراد، حوادث و اشياء از يك جامعه تعريف شده به عنوان نماينده آن جامعه.

    مزيت انتخاب يك نمونه از يك جامعه، جلوگيري از اتلاف وقت محقق و صرفه جويي در منابع مالي است. در نمونه گيري مقداري خطا وجود دارد كه به آن خطاي نمونه گيري مي گويند، كه اين خطا تابع اندازه حجم نمونه است. هر چه اندازه نمونه كوچكتر باشد، خطاي نمونه گيري بيشتر است. بنابراين مسئله اي كه بيشتر محققان در تحقيق با آن مواجه هستند، اندازه يا حجم نمونه است، كه قانون كلي بربزرگترين اندازه ممكن تاكيد دارد.

     با توجه به محدوديت هاي مالي، وقت و نيروي انساني در طرحهاي تحقيقي، اندازهاي زير براي انتخاب نمونه پيشنهاد مي شود: 1- در روش همبستگي حداقل 30 نفر2- در روشهاي علي مقايسه اي حداقل 15 نفربراي هر گروه           3- درمطالعات زمينه يابي براي گروههاي اصلي 100 نفر و براي زير گروهها بين 20 تا50 نفر

شرايط لازم براي انتخاب نمونه با اندازه بزرگ:

1-    وجود متغيرهاي كنترل نشده زياد در تحقيق

2-    پيش بيني تفاوت يا همبستگي پايين

3-    زماني كه نمونه انتخاب شده بايد به زير گروههاي ديگر تقسيم شوند

4-    زماني كه جامعه مورد نظر بر اساس متغيرهاي مورد مطالعه نامتجانس است

5-    زماني كه پاياي (reliability) براي اندازه گيري متغير وابسته وجود ندارد

روشهاي نمونه گيري:

الف- نمونه گيري تصادفي ساده: ( كه به دو روش قرعه كشي و جدول انتخاب تصادفي انجام مي شود. )

قرعه كشي: در اين روش براي هر يك از اعضاي جامعه شماره يا كدي تهيه مي شود، شماره ها بر روي تكه هايي از كاغذ در ظرفي قرار داده شده و سپس نمونه اي با حجم معين از آن بصورت كاملاٌ تصادفي انتخاب مي شوند.

جدول انتخاب اعداد تصادفي: در اين روش اعضاي جامعه از 1 تا N شماره گذاري شده، سپس يك سطر و ستون جدول به صورت تصادفي انتخاب مي شود. نقطه تلاقي سطر و ستون انتخاب شده، نقطه آغاز نمونه گيري است كه محقق با انتخاب اولين شماره از جدول اعداد تصادفي، حجم نمونه مورد نظر خود را بر اساس جدول انتخاب مي نمايد.در روش نمونه گيري تصادفي ساده:

 1- افراد جامعه شانس برابرو مستقل براي انتخاب شدن دارند. 2- بوسيله جدول اعداد تصادفي 5 رقمي(كامپيوتري) انجام مي شود. 3- پس ازشماره گذاري افراد جامعه بوسيله جدول كامپيوتري نمونه لازم انتخاب مي شود. 4- در جوامع كوچكترتعداد نمونه با استفاده ازكيسه اي كه نام افراد درآن قراردارند انتخاب مي شود.

جدول اعداد تصادفي

 

ب- نمونه گيري منظم يا سيستماتيك:1- تمامي افراد جامعه قبلاٌ بصورت تصادفي فهرست مي شوند. 2- تعداد افراد جامعه را بر تعداد نمونه مورد نظرتقسيم مي كنيم. 3- عدد بدست آمده از محاسبه فوق را بعنوان نقطه شروع نمونه گيري در نظر مي گيريم. 4-  عددي را از 1 تا 9 به عنوان اولين عضو گروه نمونه به دلخواه انتخاب نموده و ما بقي اعضاي نمونه بر اساس آن انتخاب مي شوند ( عدد 8 ).  مانند: 10 =100  ÷ 1000( 8، 18،28، 38...) تا انتخاب 100 نفر نمونه.

 

ج- نمونه گيري طبقه اي: از اين روش براي انتخاب و مقايسه زير گروهها با همان نسبتي كه در جامعه وجود دارند استفاده مي شود. مثلاٌ: انتخاب نمونه بر اساس تعداد گروههاي درماني پزشكي، روانشناسي، پرستاري، مددكاري، كاردرماني.  مزيت نمونه گيري تصادفي طبقه اي در اين است كه روش مورد بحث، احتمال معرف بودن نمونه را به ويژه در شرايطي كه نمونه خيلي بزرگ نباشد، افزايش مي دهد.

 

د- نمونه گيري خوشه اي: گاهي اوقات، انتخاب نمونه بصورت مستقيم از اعضاي جامعه ممكن نبوده و تهيه ليست از اعضاي جامعه امكان پذير نيست. مثلاٌ: در صورتي كه پژوهشگري قصد داشته باشد متوسط بهره هوشي دانش آموزان كلاس پنجم شهر تهران را برآورد كند، چون فهرست كاملي از كليه دانش آموزان در دست ندارد، بنابراين بجاي روشهاي تصادفي از نمونه گيري خوشه اي يك مرحله اي و يا جند مرحله اي استفاده مي كند. به اين معني كه از كلاس، مدرسه يا منطقه آموزشي به جاي فرد به عنوان واحد نمونه گيري استفاده مي شود. شرايط استفاده از نمونه گير خوشه اي عبارتند از:

 1- گروهي از افراد كه بصورت طبيعي شكل گرفته اند. 2- انتخاب گروه امكان پذير و آسانتر ازانتخاب افراد باشد. 3- در صورتي كه فهرست افراد موجود نباشد، مناسبترين روش نمونه گيري است. 4- جامعه را به خوشه هاي مختلف تقسيم كرده و از طريق نمونه گيري تصادفي تعداد خوشه لازم را انتخاب مي كنيم. 4- عمده ترين ضعف نمونه گيري خوشه اي اين است نمونه انتخاب شده ممكن است به صورت كامل معرف و نماينده واقعي جامعه نباشد.

نمونه گيري در دسترس: از اين روش هنگامي كه، انتخاب نمونه به صورت تصادفي يا غير تصادفي مشكل و يا غير ممكن است استفاده مي شود. نمونه دردسترس ، گروهي از اعضاي يك جامعه هستند كه انتخاب آنها فقط به خاطر سهولت در نمونه گيري بوده است. مزيت اين روش سادگي و سهولت آن  و نقطه ضعف آن، سوگيري احتمالي در يافته هاي تحقيق و كاهش تعميم پذيري نتايج است، زيرا نمونه انتخاب شده معرف و نماينده واقعي جامعه نيست ( مانند انتخاب بيماران رواني يك بخش مركز كه نماينده بيماران رواني ايرا نيست ).

 

س- نمونه گيري داوطلبانه: 1- در پژوهشهاي زمينه يابي از يك جامعه وسيع كه بر آزمودني تاكيد دارد، امكان پذير است. 2- با توجه به اصول اخلاقي تحقيق، رضايت آزمودنيها را مي بايست جلب كرد.3- با توجه به مورد قبلي، تقريباٌ اكثر تحقيقات علوم انساني با استفاده از نمونه گيري داوطلبانه اجرا مي شوند.

ش- نمونه گيري هدفدار: گاهي اوقات بر اساس اطلاعات قبلي از جامعه و يا با عنايت به هدفهاي معيني، پژوهشگر قضاوت شخصي خود را براي انتخاب نمونه به كار مي برد. در نمونه گيري هدفدار، نمونه به خاطر سهولت انتخاب      نمي شود، بلكه قضاوتهاي پژوهشگر بر اساس اطلاعات قبلي او، مبناي انتخاب نمونه است. ضعف مهم اين روش اين است كه امكان دارد قضاوتهاي پژوهشگر درست نباشد مثلاٌ معلمي كه دونفر دانش آموز را با بالا ترين نمره و دو دانش آموز ديگر را با پايينترين نمره را جهت نحوه تدريس خود انتخاب و نظرات آنها را جويا مي شود.

مراحل برآورد اندازه نمونه: 1- مطالعه تحقيقات گذشته با استفاده از متغيرهاي مورد مطالعه و يا متغيرهاي شبيه به آنها. 2- تعيين انحراف استاندارهاي محاسبه شده و ميزان تفاوت بين آنها ( S وD ). 3- تعيين احتمال اشتباه يا خطا مثلاٌ: 05/0 4- استفاده از فرمول مورد نظربرآورد اندازه نمونه.

 

جلسه چهارم

تحقيقات توصيفي و زمينه يابي

      برآورد: موقعيت يك پديده را در يك زمان خاص توصيف مي كند. اين روش، موقعيت متداول را بدون هيچگونه قضاوت توام با ارزش گذاري توصيف مي كند و براي توضيح و تبين دلائل زمينه ساز پديده ها كوششي به عمل نمي آورد و توصيه اي را ارائه نمي كند.

ارزشيابي: با عناصري از قضاوت توام با ارزش گذاري درباره فوائد اجتماعي، مطلوب بودن و يا موثر بودن يك فرايند، محصول يا برنامه همراه است و گاهي نيز شامل توصيه اي براي اقدامات بعدي است مانند ارشيابي برنامه هاي تلويزيون

تحقيق توصيفي: تحقيق توصيفي كه به عنوان تحقيق غير تجربي نيز ناميده مي شود، با روابط بين متغيرها، آزمون فرضيه ها، پروراندن مفاهيم و قوانين كلي، اصول و يا نظريه هائي كه داراي روائي جهان شمول است، سرو كار دارد. بر خلاف طرح تجربي، محقق در اجراي يك طرح تحقيق توصيفي، متغيرها را دستكاري      نمي كند و يا براي وقوع رويدادها شرايطي را به وجود نمي آورد. تحقيق توصيفي شامل وقايعي است كه قبلاٌ اتفاق افتاده اند كه ممكن است به وضعيت حال ارتباط داده شوند. تحقيق توصيفي در پي آن است كه با تحليل روابط ميان متغيرها پاسخ سوالات خود را پيدا كند. چون اغلب به وجود آوردن وقايع در عمل ممكن نيست، بنابراين تجزيه و تحليل حودث گذشته ممكن است تنها راه عملي براي مطالعه روابط عليت باشد مانند: همه گير شناسي خودكشي.

1-  تحقيقات توصيفي تجربي نيستند، زيرا با روابط ميان متغيرهاي دستكاري نشده در موقعيتهاي طبيعي و نه موقعيتهاي ساختگي سروكار دارند. 2-  در آنها فرضيه هائي ساخته و آزمون مي شود. 3-از آنجا كه وقايع يا شرايط قبلاٌ اتفاق افتاده اند يا هم اكنون موجود هستند، پژوهشگر متغيرهاي مناسب را براي تحليل روابط آنها انتخاب مي كند. 4-  در اين تحقيقات غالباٌ روشهاي نمونه گيري به كار برده مي شوند. 5- متغيرها و روشها را هر اندازه كه ممكن است دقيق و كامل توصيف مي كنند به گونه اي كه ساير پژوهشگران بتوانند تحقيق را تكرار نمايند.

باز آزمائي و تحليل ثانوي ( Replication and secondary analysis)

باز آزمائي كه تركيبي از دو اصطلاح تكرار و تحقيق مجدد است و به عنوان يكي از روشهاي مهم بررسي درستي و يا نادرستي نتايج حاصل از مطالعات پيشين توصيف شده است. چنانچه با استفاده از آزمودنيهاي مختلف در زمان ها و موقعيت هاي متفاوت همان نتايج مطالعات قبلي به دست آيد، در اينصورت نتايج تحقيق قبلي تقويت مي شود و اعتماد به روائي آن تائيد مي گردد. باز آزمائي تحقيق براي پروراندن و بررسي صحت و سقم تعميم ها و نظريه هاي جديد امري اساسي است.

تحليل ثانوي مشتمل است بر تحليل داده هائي كه توسط محقق قبلي جمع آوري شده است كه ممكن است مستلزم ساختن فرضيه ها و طرحهاي تجربي متفاوت و استفاده از روشهاي تحليل آماري متفاوتي باشد. در اين روش، آزمودنيها يا موضوعات همان افراد و داده ها نيز همان داده هاي تحقيق قبلي است.

تحقيق معطوف به گذشته به ويژه در علوم رفتاري موارد استفاده فراوان دارد. چرا كه در تعليم و تربيت، دستكاري متغير هائي مانند استعداد، هوش، صفات شخصيتي، محروميتهاي فرهنگي و ديگر متغيرهائي كه دستكاري آنها در مورد انسان جايز و ممكن نيست، روش عطف به گذشته همواره به كار خواهد رفت.

تمام حقايق را نمي توان با مطالعه اطلاعات گذشته كشف كرد. براي اين كه به روشهاي ديگري هم نياز داريم. يكي از اين روشها مشاهده حوادثي است كه پيرامون ما اتفاق افتاده اند.

 

تحقيقات زمينه يابي ( survey ): زمينه يابي يا پيمايش يك فرايند پژوهشي است كه به منظور جمع آوري اطلاعات درباره عقايد، نگرشها، ارزشها و باورهاي مردم صورت مي گيرد. زمينه يابي يك فرايند پژوهشي است كه به منظور جمع آوري اطلاعات درباره اين موضوعات كه گروهي از مردم چه مي دانند، چه فكر مي كنند يا چه كاري انجام مي دهند، اجرا مي شود. زمينه يابي عقايد، نگرشها و باورهاي مردم را در ارتباط با موضوعات مختلف مورد تحقيق قرار مي دهد. يك سياستمدار نيازمند تحقيق است تا بدين وسيله احتمال انتخاب شدن خود را در يك مبارزه انتخاباتي تعيين كند. يك واحد توليدي براي توليد كالاي معين نياز به تحقيق دارد. دولت به منظور ايجاد و تغيير وتحول در يك برنامه اجتماعي و بررسي نظر مردم نياز به تحقيق دارد. تحقيق زمينه يابي زماني به كار برده مي شود كه محقق قصد جمع آوري اطلاعاتي نظير: درصد افرادي كه موافق يا مخالف يك عقيده مشخص هستند، را دارد. اين تحقيق بر خلاف تحقيق تاريخي با پديده هائي كه در زمان حال اتفاق مي افتند، سروكار دارد. پرسشنامه و مصاحبه هاي انفرادي، معمولي ترين ابزار جمع آوري اطلاعات در روشهاي زمينه يابي هستند. درتحقيقات زمينه يابي نمونه اي ازجامعه انتخاب و بررسي مي شود اما در سرشماري عمومي كل جامعه مورد پژوهش قرار مي گيرند.

اهداف تحقيق زمينه يابي: 1- توصيف (description) 2- تبيين (explanation) 3- كشف (exploration)

توصيف (description): تحقيق زمينه يابي به منظور كشف واقعيتهاي موجود يا آنچه كه هست انجام مي شود. به عبارت ديگر، اين روش پژوهشي به منظور توصيف يك جامعه تحقيق، در زمينه توزيع يك پديده معين انجام مي شود. به همين دليل محقق به علت موضوع كاري ندارد بلكه به چگونگي آن در جامعه مورد پژوهش مي پردازد و آن را توصيف مي كند. مثلاٌ بررسي توزيع سن و جنس، درصد آراء مردم در انتخابات و ميزان بيكاري در بين كارگران در نقاط مختلف كشور. در هدف توصيفي، تحقيق زمينه يابي هر گز به علل و چرايي نتايج نمي پردازد، بلكه فقط نتايج را آنگونه كه هست توصيف و بيان مي كند.

تبيين (explanation): گرچه غالب تحقيقات زمينه يابي داراي هدف توصيفي هستند، اما برخي از آنها هدف تبييني هم دارند. به عنوان مثال: تبيين اينكه چرا برخي از راي دهندگان يكي از كانديداها را بر بقيه ترجيح داده اند، يا تبيين اينكه چرا برخي از كارگران كار پيدا كرده اند و عده ديگر هنوز بيكارند. تبيين عبارت است از برقراري رابطه اي دروني بين متغيرهاي مختلف.

كشف (exploration): محقق از روشهاي زمينه يابي مي تواند به عنوان يك تدبير پژوهشي استفاده كند. مثلاٌ در بررسي ماهيت، منابع و پيامدهاي افراط گرايي و تندروي دانشجويان در يك دانشگاه، پژوهشگر 50 دانشجو را كه داراي جهت گيريهاي سياسي و متفاوتي مي باشند را به شكل عميق مورد مصاحبه قرار مي دهد تا نگرشهاي و ديدگاههاي سياسي آنها را در خصوص تندروي دانشجويان مشخص و كشف نمايد. بر اساس كشف اين نتايج محقق يك برنامه تحقيقي منظمي براي موضوع فوق طرح ريزي مي نمايد. در واقع محقق با اين كار عواملي را در افراط گرايي و تندرويي دانشجويان كشف مي كند كه اساساٌ نمي توانست در ابتدا آنها را پيش بيني و در طرح تحقيق خود بكار برد.

 

طرحهاي تحقيق زمينه يابي: الف- تحقيقات زمينه يابي مقطعي ب- تحقيقات زمينه يابي طولي

الف -تحقيقات زمينه يابي مقطعي ((cross-sectional: به منظور توصيف جامعه اي كه نمونه از آن انتخاب شده است، اطلاعات در يك مقطع زماني معين از نمونه جمع آوري مي شود و نتايج بدست آمده فقط در زمان اجراي تحقيق درست هستند و ممكن است با گذشت زمان نتايج تغيير كند. اين روش نه تنها به منظور توصيف بلكه براي تعيين همبستگي بين متغيرها در زمان انجام تحقيق به كار برده مي شود. مانند: محبوبيت كانديداهاي انتخاباتي، نگرش مردم بم به پيامدهاي زلزله در همان مقطع زماني و....

ب -تحقيقا ت زمينه يابي طولي (longitudinal survey): پژوهشگر در تجزيه و تحليل برخي ازطرحهاي تحقيقاتي اطلاعات جمع آوري شده را درزمانهاي مختلف مورد مطالعه قرار مي دهد. عمده ترين روشهايي كه در تحقيقات زمينه يابي طولي به كار برده مي شود عبارتند از: 1- مطالعه روند. 2- مطالعه گروههاي بزرگ. 3- مطالعه گروههاي منتخب.

1- مطالعه روند (tend studies): مطالعه روند يا پيش بيني، كاربرد جالب توجه روش توصيفي است. اين روش اساساٌ بر ملاحظات طولي داده هاي ثبت شده مبتني است و بيانگر رويدادهاي گذشته و نشان دهنده موقعيت موجود است و بر اساس اين داده ها نشان مي دهد كه چه رويدادي در آينده به وقوع خواهد پيوست مانند پيش بيني رشد جمعيت بر اساس رشد آن در سالهاي قبل. درمطالعه روند، از يك جامعه مي توان نمونه اي انتخاب كرد و آن را در زمانهاي مختلف مورد تحقيق قرار داد و هر نمونه اي در زمان نمونه گيري نماينده جامعه اي است كه در آن زمان انتخاب شده است. از اين روش مي توان جهت يا روند تمايلات، نگرشها، عقايد و... افراد را معين كرد. مثلاٌ نگرش مردم در زمانهاي مختلف نسبت به كانديداهاي انتخاباتي.

2- مطالعه گروههاي بزرگ (cohort studies): بر جامعه معيني كه در زمانهاي مختلف از آن اطلاعات جمع آوري    مي شود تاكيد دارد، هر چند نمونه هايي كه از اين جامعه انتخاب مي شود متفاوتند. هدف از اين روش مطالعه نظرات جامعه معيني از افراد است. مثلا: در مطالعه روند نگرش دانشجويان نسبت به يك دانشگاه، ممكن است در هر نوبت تحقيق در يك ترم يا يك سال، دانشجويان متفاوتي در دانشگاه حضور داشته باشند.

3- مطالعه گروههاي منتخب (panel studies): اطلاعات در زمانهاي مختلف از نمونه اي كه معرف جامعه است جمع آوري مي شود. مثلاٌ درمطالعه انتخابات، محقق اطلاعات را از يك گروه مشخص جمع آوري مي كند و تا اخذ راي گير به دفعات مكرر اين گروه را مورد سوال و مطالعه قرار مي دهد. محقق از اين طريق مي تواند افرادي كه در طول مطالعه تغييرنگرش و راي داده اند را شناسايي و علت تغيير راي گروه را مشخص كند. محدوديتهاي اين روش عبارتند از: منابع مالي زياد و وقت گير بودن، كاهش ميزان مشاركت اعضاء گروه منتخب و پيچيده گي تجزيه و تحليل اطلاعات جمع آوري شده.

مطالعه موردي (Case study): مطالعه موردي روشي براي تنظيم داده هاي اجتماعي به منظور نشان دادن واقعيتهاي اجتماعي است. در مطالعه موردي، يك واحد اجتماعي به طور كامل مورد مطالعه قرار مي گيرد. واحد مورد مطالعه ممكن است يك شخص، يك خانواده، يك گروه اجتماعي، يك نهاد اجتماعي يا يك جماعت باشد. هدف مطالعه، شناختن دوره زندگي يا بخش مهمي از دوره زندگي يك واحد است. در مطالعه موردي، تعامل ميان عوامل تعيين كننده وضعيت موجود و يا عوامل موثر در رشد و تغيير عميقاٌ بررسي و تجزيه و تحليل مي شود. مطالعه موردي يك روش مطالعه طولي است كه رشد و توسعه را در طول زمان نشان مي دهد. در اين روش داده ها به روشهاي زير جمع آوري مي شوند:              1- مشاهدات محقق يا اطلاعات و مشاهدات گزارش دهندگان. 2- مصاحبه با بستگان، دوستان و ديگر افراد مربوط به موضوع. 3- پرسشنامه ها. 4- داده هاي ثبت شده در روزنامه ها، پرونده هاي مراكز آموزشي و درماني و ساير منابع ديگر.

مطالعه موردي در باره يك فرد، تحليل عميق را مورد تاكيد قرار مي دهد. اگرچه اين كار ممكن است براي ساختن فرضيه هائي كه بايد آزموده شوند مفيد واقع گردد اما به تعميم كلي در سطح گسترده نمي انجامد. اما اگر محقق در تحليل عيني از نمونه هاي مورد كافي، به طور هماهنگ ميان متغيرها روابط مهمي را مشاهده كند، در اين صورت ممكن است فرضيه هاي او تائيد شوند و به تعميم هائي كه داراي روائي هستند بيانجامد. مانند زيگموند فرويد كه بر اساس مطالعات موردي از معالجه بيماران رواني، فرضيه هاي روانكاوي خود را تبيين نمود.

 

 

جلسه پنجم

تحقيقات همبستگي

 

تحقيق همبستگي: تحقيقي است كه رابطه بين متغير هاي مختلف را با استفاده از ضريب همبستگي، كشف يا تعيين    مي كند و روش همبستگي براي دو هدف عمده به كار مي رود: 1- كشف همبستگي بين متغيرها. 2- پيش بيني يك متغير از روي يك يا چند متغير ديگر.

 

 هدف ضريب همبستگي بيان رابطه بين دو يا چند متغير به صورت رياضي است:

1-  درصورتي كه رابطه متغيرها كامل و مثبت باشد، يعني افزايش يا كاهش يك متغير درست برابر افزايش يا كاهش متغير ديگري باشد، ضريب همبستگي برابر 1 است. 2- در صورتي كه همبستگي بين متغيرها كامل و منفي باشد، ضريب همبستگي 1- خواهد شد. 3- اگر هيچ رابطه اي بين متغيرها وجود نداشته باشد ضريب همبستگي صفر    مي شود. 4- در حالتي كه بين متغيرها همبستگي مثبت وجود دارد ولي كامل نيست ضريب همبستگي بين صفر و 1 خواهد شد. 5- در صورتي كه همبستگي بين متغيرها معكوس و منفي باشد مقدار اين ضريب بين1- و صفر خواهد شد.

 

متغيرهايي كه در تحقيقات همبستگي به كار مي روند معمولاٌ در يكي از طبقات پنجگانه زير قراردارند:

1-    نمره هاي پيوسته. 2- رتبه اي. 3- دو ارزشي واقعي. 4- دو ارزشي ساختگي. 5- طبقه اي.

 

روشهاي محاسبه ضريب همبستگي بين دو متغير:

 1- همبستگي گشتاوري پيرسون r ( (product-moment correlation

      2- همبستگي رتبه اي اسپيرمن ( (rho

      3- همبستگي كندال T (kendalls Tau)

      4- همبستگي دو رشته اي rbis (biserial correlation )

      5- همبستگي دو رشته اي گسترده rwbis (correlation (widespread biserial

      6- همبستگي دو رشته اي نقطه اي rpbis (point biserial correlation )

      7- همبستگي تتراكوريك r t (te trachoric correlation)

      8- ضريب في ø (phi coefficient)

      9- ضريب توافقي c (contingency coefficient)

   10- نمودار پراكندگي و همبستگي نسبي (ايتا) η (correlation rati)

 

 

گشتاوري پيرسون r (:(product-moment correlation

1-    متغيرهاي مورد مطالعه بايستي بصورت پيوسته باشند. مانند: هوش و پيشرفت تحصيلي.

2-    اين روش اغلب درموضوعات آموزش و پرورش به كار مي رود.

3-    در مقايسه با ساير روشها دقيقترين و با ثبات ترين روش و با كمترين خطاي معيار است.

 

 همبستگي رتبه اي اسپيرمن (  :(rho 

1-    متغيرهاي مورد مطالعه بايستي بصورت رتبه اي باشند.

2-    متغيرهاي پيوسته را مي توان بر اساس ارزش عددي رتبه بندي كرد. مانند هوش.

3-    هرگاه آزمودنيها از 30 نفر كمتر باشند، به جاي همبستگي پيرسون به كار برده مي شود.

 

 

همبستگي كندال T (kendalls Tau)

1-    نوعي ديگر از همبستگي رتبه اي است و از لحاظ تعداد نمونه كمتر بر روش اسپيرمن مزيت دارد.

2- توزيع نمونه گيري آن براي نمونه هايي كه اندازه آنها كمتر از10 است، طبيعي تر از همبستگي رتبه اي اسپيرمن مي باشد.

3- نحوه محاسبه اين روش مشكل تر از همبستگي رتبه اي اسپيرمن است.

 4- غالباٌ ضريب همبستگي اين روش براي متغيرهاي يكسان، كمتراز همبستگي رتبه اي اسپيرمن است.

 

همبستگي نمره هاي دو ارزشي:

 

همبستگي دو رشته اي rbis (biserial correlation )

1-  نمره يك متغير بصورت پيوسته، و نمره متغير ديگر به شكل دو ارزشي ساختگي مي باشد. مانند رابطه هوش و موفقيت تحصيلي( قبولي و مردودي).

 2- همبستگي دو رشته اي براي داده هاي يكسان در مقايسه با همبستگي پيرسون غالباٌ بيشتر و همبستگي بزرگتراز 1 امكان پذير است.

3- همبستگي دو رشته اي در مقايسه با همبستگي پيرسون از دقت كمتر و خطاي معيار بيشتر برخورداراست.

 4- همبستگي دو رشته اي معمولاٌ براي تجزيه و تحليل سوالات به كار مي رود.

 

 

همبستگي دو رشته اي گسترده rwbis (correlation (widespread biserial

1-    همبستگي دو رشته اي گسترده ارتباط نزديكي با همبستگي دو رشته اي دارد.

 2- يكي از متغيرها پيوسطه و متغيرديگر دو ارزشي ساختگي است.

 3- گروههاي داراي نمره هاي خيلي كم و خيلي زياد، يك متغيردو ارزشي گسترده را تشكيل مي دهند.

 4- ملاك تعيين تعداد آزمودنيها براي متغيرهاي دو ارزشي بايد مساوي باشد( مانند: موفق و ناموفق يا قبولي و مردودي).

 

 

همبستگي دو رشته اي نقطه اي rpbis (point biserial correlation )

1-    يكي از متغيرها پيوسطه و متغيرديگر دو ارزشي واقعي است. مانند: رابطه هوش و جنسيت(زن و مرد). 

2-    ضريب همبستگي دو رشته اي نقطه اي هميشه كمتر از ضرايب همبستگي دو رشته اي ديگر است.

3-    برخلاف ساير روشهاي دو رشته اي ديگر ضريب همبستگي اين روش بزرگتر از1 نمي شود.

4-    ضريب همبستگي آن معمولاٌ برابر ضريب همبستگي پيرسون است.

5-    معني دار بودن آن را مي توان با استفاده از جدول معني دار بودن ضريب همبستگي پيرسون تعيين كرد.

 

همبستگي تتراكوريك r t (te trachoric correlation)

1-    هر دو متغيراز نوع دو ارزشي ساختگي هستند و هر كدام از متغيرها را نيز مي توان در يك نقطه معين نصف كرد.

 2- همبستگي تتراكوريك نسبت به همبستگي پيرسون از ثبات كمتري برخوردار است و بايد از آن كمتر استفاده كرد.

 3- اين روش زماني از ثبات بيشتري برخوردار است كه تعداد آزمودنيها زياد باشد و گروههاي مورد مطالعه به طور مساوي تقسيم شوند.

 

ضريب في ø (phi coefficient)

1-    متغيرهاي دو ارزشي بايد دو ارزشي واقعي باشند ( مانند: مرد و زن، شهري و روستايي ).

 2-  بيشترين استفاده اين روش براي محاسبه همبستگي بين پرسشهاي يك آزمون است(مانند پاسخهاي صحيح و غلط).

  3- هر گاه تعداد آزمودنيها زياد ومتغيرهاي پيوسته به صورت دو ارزشي باشند، اين روش مناسبي است.

 4-  در مقايسه با همبستگي تتراكوريك، ضريب همبستگي في براي داده هاي يكسان غالباٌ كوچكتر بدست مي آيد، ولي از ثبات بيشتري برخوردار است و معنا دار بودن آن به سادگي تعيين مي شود.

 

 

ضريب توافقي c (contingency coefficient)

1-    متغيرها بايد طبقه بندي شده باشند.

 2-  ضريب توافقي ارتباط نزديكي با مجذورفي دارد.

 3-  با در دست داشتن ضريب توافقي مي توان ضريب في را محاسبه كرد.

 4-  ضريب توافقي قابل مقايسه با همبستگي پيرسون است.

 

 

نمودار پراكندگي و همبستگي نسبي (ايتا) η ( correlation ratio)

1-    با استفاده از ترسيم نمودار پراكندگي مي توان ميزان همبستگي بين دو متغيررا تعيين كرد.

2-  ابتدا نمره ها را روي دو محورx وy قرارداده و سپس محل تلاقي دو نمره هر آزمودني به صورت يك نقطه تعيين   مي شود.

 3-  در رابطه غير خطي متغيرها، بايد از همبستگي ايتا استفاده كرد(مانند: رابطه بين اضطراب و عملكردهاي ذهني).

4-     اين روش شاخص دقيقي از همبستگي بين دو متغيررا فراهم مي كند.

 

همبستگي چند متغيري: روشهاي قبلي ميزان همبستگي بين دو متغيررا اندازه گيري مي كنند، در حالي كه بيشتر تحقيقاتي كه درحوزه علوم انساني و اجتماعي انجام مي شوند، بيش از دو متغير دارند كه عبارتند از:

 

الف: رگرسيون چند متغيري(Multivariant regression):

1-  روشي است كه از طريق آن متغيرهاي پيش بيني كننده تركيب مي شوند.

 2-  براي تحقيقاتي كه هدف آنها پيش بيني است بكار مي رود.

 3-  تعين همبستگي بين متغيرملاك(متغيرهايي كه قصد پيش بيني آنها را داريم) و تركيب متغيرهاي پيش بيني كننده(مانند: پيش بيني ميانگين نمره هاي دانش آموزان(متغير ملاك) بوسيله متغيرهاي استعداد تحصيلي و عادتهاي مطالعه.

 4-  زماني كه حجم نمونه اوليه كم و تعداد متغيرها زياد باشد، اعتبار پيش بيني كاهش مي يابد(افت).

 

ب: تجزيه و تحليل متمايز كننده(Discriminat analysis):

 1-  همانند رگرسيون چند متغيري از دو يا چند متغير پيش بيني كننده و يك متغير ملاك استفاده مي شود.

 2-  متغير ملاك، عضويت گروهي از افراد است كه به صورت طبقه اي و يك گروه مجزا و گسسته باشند(مانند: طبقه زنان درمقابل مردان و معلمان در برابرپزشكان و...).

 3- زماني كه متغيرملاك به صورت پيوسته باشد، روش رگرسيون چند متغيري بر روش متمايزكننده برتري دارد.

 

ج: همبستگي كانني (قانوني) Canonical correlation :

    برخلاف رگرسيون چند متغيري كه فقط يك متغير ملاك وجود دارد، در اين روش بيش از يك متغير وجود دارد كه بوسيله متغيرهاي پيش بيني كننده مي توان متغيرهاي ملاك را پيش بيني كرد.

 

د: ماتريس همبستگي و تحليل عاملي:

1-    تحليل عاملي يكي از بيشترين روشهايي است كه در تحقيقات چند متغيري استفاده مي شود.

 2-  تحليل عاملي به منظورتجزيه و تحليل و تفسير آسانترو بر اساس ملاكهاي تجربي و علمي، تعداد متغيرهايي را كه خيلي زياد هستند به چند عامل كاهش مي دهد.

 3-  تحليل عاملي، عمل تقليل متغيرها به عامل را از طريق گروه بندي كردن متغيرهايي كه با هم همبستگي متوسط يا نسبتاٌ بالايي را دارند انجام مي دهد.

 4-  اولين قدم در تحليل عاملي، محاسبه ماتريس همبستگي از طريق جدولي است كه همه متغيرها به صورت سطر و ستون در آن نوشته مي شود.

 5-  هر سطر و ستون به يك متغير اختصاص دارد و همبستگي بين هر متغير با متغير ديگر در محل تقاطع سطر و ستون مربوطه نشان داده مي شود.

 6-   متغيرهايي كه در جدول با هم همبستگي دارند، دسته بندي مي شوند و اولين تا آخرين عامل بترتيب نمايانگر متغيرهايي است كه بيشترين همبستگي را با يكديگر دارند.

 

تفسير ضريب همبستگي (معنا دار بودن آماري و عملي همبستگي):

1-    معنا دار بودن آماري به اين معناست كه همبستگي محاسبه شده، با درجه معيني از اطمينان با صفر تفاوت دارد.

2-    سطح معنادار بودن آماري به تعداد آزمودنيهايي كه ضريب همبستگي براي آنها محاسبه شده است بستگي دارد.

3-  با استفاده از جدول معنادار بودن همبستگي پيرسون در سطوح 01/0 و 05/0 مي توان معنادار بودن ضريب همبستگي را تعيين كرد.

4-    منظور از معناداري ضريب همبستگي، يعني مطمئن بودن به همبستگي واقعي بين متغيرها.

5-    در تحقيقات پيش بيني با استفاده از روشهاي همبستگي، مي بايست ضرايب همبستگي بالا باشد.

6-  ضرايب همبستگي بين 20/0 تا 35/0 نشان دهنده همبستگي بسيار پايين در بين متغيرها است و فقط در تحقيقاتي مفيد است كه هدف آنها كشف رابطه بين متغيرها باشد و در تحقيقات پيش بيني هيچ گونه ارزشي ندارد.

7-  ضرايب همبستگي بين 35/0 تا 65/0 نشان دهنده اين است كه: غالباٌ از نظر آماري در سطح 01/0 معنا دار هستند، با ضرايب همبستگي در حدود 50/0 امكان پيش بيني موفقيت آميز گروهي وجود دارد، ضريب همبستگي در اين دامنه با قبول چند درصد خطا در پيش بيني هاي فردي قابل استفاده اند.

8-    با ضرايب همبستگي بين 65/0 تا 85/0 امكان پيش بيني دقيق انفرادي و گروهي بين متغير ها وجود دارد.

9-  در ضرايب همبستگي بالاتر از 85/0 همبستگي بسيار نزديكي در بين متغيرها مي باشد و در تحقيقات علوم انساني به ندرت مي توان به اين ضرايب دست يافت.

جلسه ششم

 

تحليل محتوا:

      1-  توصيف محتواي آشكار يك ارتباط به صورت عيني، منظم وكمي.

2-     مطالعه ارتباطات كه به منظور توصيف رفتار اجتماعي اجرا مي شود.

3-     پژوهشگر فراواني پيامها يا اطلاعات را به طور منظم كد گذاري،  طبقه بندي و به صورت كمي تجزيه و تحليل مي كند.

4-  بيشترين نوع فرضيه هايي كه با اين روش مورد آزمون قرار گرفته اند، درباره تغيير رفتار و ارزشها در دوره  معين بوده است.

5-    تحليل محتوا روش سودمندي براي تفسير آزمونهاي فرافكن نظير رورشاخ، TAT، ترسيم خانواده و... مي باشد.

6-  با توجه به آزمونهاي آماري پارامتريك كه مستلزم رعايت مفروضاتي نظير انتخاب تصادفي، طبيعي بودن ويژگي مورد مطالعه، و داشتن مقياس اندازه گيري در سطح فاصله اي است، به ندرت آزمونهاي آماري در تحليل محتوا به كار برده مي شوند.

7-    در تحليل محتوا در غالب موارد از آزمونهاي آماري نا پارامتريك استفاده مي شود.

8-    به غير از تحليل عاملي كه تنها روش چند متغيري است كه مي تواند در تحليل محتوا به كار برده شود، در تحليل محتوا در بيشتر موارد اندازه گيري فقط براي يك متغير انجام مي شود.

 

مراحل اجراي تحليل محتوا:

الف: بيان مسئله: اولين قدم در اجراي تحليل محتوا تعيين سوالها و فرضيه هايي است كه پژوهشگر قصد پاسخگويي و آزمون آنها را داشته باشد.

ب: انتخاب منابع ارتباطات:  استفاده از يك روش صحيح نمونه گيري براي جلوگيري از سوگيري نتايج تحليل محتوا و توجه عمده به عامل زمان در نمونه گيري تحليل محتوا (مثلاٌ در تحليل اخبار شبكه هاي تلويزيون در زمان انتخابات رياست جمهوري بايد يا تمام برنامه هاي زمان انتخابات و يا چند برنامه را بصورت تصادفي مورد مطالعه قرار داد). نمونه گيري تصادفي و هدف دار مناسب ترين روشهاي نمونه گيري براي تحليل محتوا مي باشند.

ج: تعاريف عملياتي: اولين قدم در اجراي تعاريف عملياتي، انتخاب واحد تجزيه و تحليل است كه مي تواند يك واژه ساده تا كل يك پيام باشد. در صورتي كه واحد يك واژه باشد، تعداد دفعاتي كه اين واژه به كار برده شده است محاسبه مي شود. مثلاٌ تعداد دفعات(فراواني) يك واژه كه درپاسخ يك آزمودني به آزمون رورشاخ به كار ميرود. مانند: واژه هاي خفاش، حيوان، درخت، انسان ... و ارتباطاتي كه بين اين واژه ها برقرار مي كند، آنها را  مي توان بر اساس الگوهاي خشم، مشكلات جنسي، مكانيسمهاي دفاعي و ساير مفاهيم روان تحليلي كد گذاري و طبقه بندي كرد. مثال ديگر: فراواني واژه هايي نظير مذهب، خدا، بهشت، و جهنم كه در يك مقاله و يا كتاب به كار برده مي شود ممكن است تعيين كننده ميزان مذهبي بودن موضوع ويا نويسنده مقاله و كتاب باشد. بنابر اين طبقات بايد به نحوي تعريف و توصيف شوند كه كد گذاران مختلف اطلاعات را در طبقه ها يا واحدهاي يكسان طبقه بندي كنند. در برخي از موارد براي واژه هايي كه نادر هستند و يا به دلايل مختلف قابل كد گذاري نيستند، طبقه هاي متفرقه در نظر گرفته مي شود.

د: آموزش كد گذاري: افرادي كه محتواي پيامها را بر اساس كدها طبقه بندي مي كنند، بايد آموزشهاي لازم ببينند تا بتوانند ويژگيهاي عمده اي را كه طبقه بندي بر اساس آنها انجام مي شود تشخيص دهند. در تحليلهايي كه از كد گذاران مختلف استفاده مي شود، اين آموزش نقش تعيين كننده اي دارد و در صورت امكان استفاده از كد گذاران متخصص و با تجربه پيشنهاد مي شود. بنابراين اساسي ترين عمل در كدگذاري، تعيين يك چارچوب داوري مشخص و يكسان است. براي يك كدگذاري موفق مي بايست: 1-  طبقات به طور دقيق تعريف شود. 2-  روش كدگذاري و چارچوبي جهت داوري در مورد طبقات و اختصاص كد به هريك از طبقات براي كد گذاران تعيين گردد. 3-  عمل طبقه بندي و كدگذاري يك بار به صورت آزمايشي اجرا شود و كليه فعاليتهاي كدگذاران سوال به سوال مورد مقايسه قرار گيرد.

ه: پايايي كد گذاري: جهت پايايي كد گذاري در تحليل محتوا مي بايست دو يا چند كد گذار پيامهاي يكساني را به صورت مستقل كد گذاري كنند و پايايي فعاليتهاي آنها مورد بررسي قرار گيرد. به همين دليل پايايي به ثبات در طبقه بندي تعريف شده است. ساده ترين راه تعيين پايايي بين كد گذارها محاسبه ضريب پايايي مي باشد ( حداقل 60 درصد ). در صورتي كه ميزان توافق بين كد گذاران كمتر از 60 درصد باشد، احتمالاٌ لازم است كه تعاريف عملياتي مفاهيم به صورت دقيق تر انجام شود.

 

  تعداد واحدهايي كه در يك طبقه كد گذاري شده اند

 -  =  ضريب پايايي

   مجموع كل تعداد واحدهاي كد گذاري شده

 

فرا تحليلي meta-analysis :

روش فرا تحليلي به دنبال پاسخگويي به اين سوال اساسي است كه چگونه مي توان نتايج تحقيق و نظريه را در عمل مورد استفاده قرار داد؟

·   در روش فراتحليلي با استفاده از تر كيب و تجزيه و تحليل نتايج تحقيقات و متون گذشته، مي توان تفاوتهاي موجود در تحقيقات انجام شده را استنتاج كرد و در رسيدن به نتايج كلي و كاربردي از آنها بهره جست.

·   هدف روش فرا تحليلي نشان دادن شيوه تفكر در باره تركيب و به كار گيري يافته هاي تحقيقات با استفاده از روشهاي آماري استو هر چند كه اين روش كاري مشل و حساس است.

·   با توجه به تعداد و تنوع هدف، موضوع، جامعه، طرح تحقيق و عوامل بي شماري ديگر يافته هاي برخي از تحقيقات در علوم انساني و اجتماعي، داراي ثبات و اعتبار نيستند، بنابراين تنها  ده مطالعه و پژوهش در ارتباط با يك موضوع مي تواند براي يك روش فرا تحليلي كافي باشد.

·   در روش فرا تحليلي، روشهاي آماري به همان صورتي كه در يك مطالعه منفرد به كار مي روند، مورد استفاده قرار مي گيرند.

·   در روش فرا تحليلي واحد تجزيه و تحليل( نمره ) از مطالعه گرفته مي شود نه از آزمودني، همچنين گرد آوري و تجزيه و تحليل اطلاعات به شيوه طبقه بندي، و محاسبه شاخصهايي مانند ميانگين و اجراي آزمونهايي مانند مجذور خي انجام مي شود.

·   اصل اساسي و عملي در فرا تحليلي عبارت است از تركيب نتايج تحقيقات مختلف و متعدد و استخراج نتيجه هاي جديد و منسجم و حذف آنچه كه موجب سوگيري در نتايج نهايي مي شود.

·        با استفاده از روش فرا تحليلي مي توان از تركيب مطالعه هاي ضعيف نتايج نيرومندي به دست آورد.

·   يكي ازشاخصهاي آماري كه براي تركيب نتايج تحقيقات به كارمي رود اندازه اثر( SE ) مي باشد، كه بر اساس فرمول زير محاسبه مي گردد.       

                                   12 - 15                                       ميانگين گروه كنترل ميانگين گروه آزمايش

                     60/0=       =        -  = ES

                                        5                                             انحراف استاندارد گروه كنترل

در مثال فوق شرايط عملكرد با كارآيي گروه آزمايش با 60/0 انحراف استاندارد از عملكرد گروه كنترل بيشتر است.

 

مثال: فرض كنيد به دانستن اين موضوع علقمند هستيم كه آيا متغير مستقل معيني برزنان و مردان به صورت يكسان اثر مي گذارد يا به صورت متفاوت ؟ با مراجعه به متون پژوهشي مرتبط با موضوع، به 15 مطالعه در مورد مردان و 12 مطالعه در مورد زنان برخورد مي كنيم. براي هر يك از اين 17 مطالعه ES را محاسبه مي كنيم. سپس ميانگين و انحراف استاندارد ES ها را به صورت مجزا براي زنان و مردان محاسبه مي نماييم و با آزمون t براي دو ميانگين مستقل تعيين مي كنيم كه آيا بين ميانگينهاي زنان و مردان در ES ها تفاوت معني داري وجود دارد يا خير؟ در صورتي كه آزمون t معني دار بودن تفاوت دو ميانگين را تائيد كند و ميانگين ES ها براي زنان بزرگترشود، نتيجه مي گيريم كه متغير آزمايشي در گروه زنان موثرتر بوده است تا در مردان.

مراحل اجراي فرا تحليلي:

·        حوزه اي را براي اجراي فرا تحليلي انتخاب كنيد كه نتايج موجود در آن دو پهلو و يا مشتبه كننده هستند.

·        براي تعيين متغيرها يا عوامل اصلي، مقاله هاي تحقيقي مناسبي را انتخاب و مطالعه كنيد.

·        حوزه مورد مطالعه خود را با تعيين اينكه چه عواملي ( متغيرها) بايد در فراتحليلي حضور داشته باشند، محدود كنيد.

·   يك طرح كد گذاري را كه در بر گيرنده هر يك از موارد زير باشد را برنامه ريزي كنيد: شماره شناسايي تحقيق، شماره شناسايي آزمودني، ابزار، ويژگيهاي طرح تحقيق، اطلاعات مربوط به متغير آزمايشي، متغيرهاي عمده و اساسي، نتايج آماري و اندازه اثر ( ES ).

·        سوالهاي اساسي در درون حيطه يا حوزه مورد بررسي را صورت بندي كنيد.

·         از طريق كامپيوتر مروري كامل بر تحقيقات گذشته انجام دهيد.

·        ده پژوهش را كه معرف كل حوزه مطالعه است انتخاب كنيد و طرح كد گذاري خود را به كمك آنها آزمايش كنيد.

·        اطلاعات را با استفاده از روشهاي آماري تحليل كنيد و يافته هاي خود را تفسير نماييد.

 

جلسه هفتم

تحقيق آزمايشي

·        آزمايش دقيق ترين، علمي ترين و پيچيده ترين روش پژوهشي است.

·        هدف آزمايش استنتاج روابط علت و معلولي بين پديده هايي است كه مورد كنترل قرار گرفته اند.

·   از نقطه نظر عملياتي آزمايش عبارت است از مطالعه اثر متغير مستقل بر متغير وابسته. مثلاٌ پژوهشگري ممكن است اندازه خطوط كتابي را تغيير دهد و تاثير آن را بر سرعت خواندن افراد، مورد بررسي قرار دهد.

·   در پژوهش علوم انساني، به ندرت مي توان كليه عوامل را به جز متغير آزمايشي در گروههاي پژوهشي، يكسان نگهداشت. هرچند در عمل لازم نيست كه تمام شرايط پژوهش را بر اساس تمام عوامل همسان كرد. زيرا بسياري از عوامل با متغير آزمايش ارتباط ندارند.

·   اجراي آزمايش بر اساس قانون تك متغيري و ايجاد كنترل شديد موجب مصنوعي شدن آزمايش و در نهايت بي معنا بودن نتايج پژوهشي مي شود.

·   در شرايطي كه اعمال كنترل امكان پذير است، اين عمل بايد به نحوي انجام شود كه حالت طبيعي محيط آزمايش حفظ شود.

·   با توجه به اينكه شرايط اجراي آزمايش متغير است، پژوهشگر مي تواند متغير مستقل را دستكاري كند و اثر آن را بر متغير وابسته ارزيابي نمايد.

·   از آزمايش زماني مي توان به صورت مفيد و موثري استفاده كرد كه حوزه پژوهش دقيقاٌ تعريف شده باشد. يعني اينكه در آزمايش بايد متغيرها و يا عوامل آزمايش به طور دقيق تعريف و كنترل شوند و فرضيه هايي براي آزمايش تدوين گردد.

 

ويژگيهاي آزمايش

1-  كنترل      2-     انتخاب تصادفي       3-  تكرار آزمايش

كنترل: عنصر اساسي و اصلي آزمايش كنترل است. كنترل از تاثير متغير هاي مزاحم كه در فرضيه مطرح نشده اند، جلوگيري مي كند. براي كنترل آزمايش، استفاده از گروهي به نام گروه كنترل ضروري است. اين گروه در كليه جنبه ها شبيه گروه آزمايش است، با اين تفاوت كه متغير مستقل بر گروه آزمايش اعمال مي شود، ولي براي گروه كنترل اعمال نمي گردد. كنترل متغير ها در پژوهشهاي علوم رفتاري و اجتماعي به خاطر تعداد زياد متغيرهاي آنها بسيار دشوار است. و نبايستي با اعمال كنترل زياد متغيرهاموجب ساختگي و يا مصنوعي شده محيط پژوهش شد.

انتخاب تصادفي: اولين هدف در پژوهش آزمايش، كنترل تمام متغيرهايي است كه با موقعيتهاي آزمايش ارتباط دارند. به دليل اينكه كنترل كامل امكان پذير نيست، پژوهشگر بايد تاثير كليه متغيرهايي را كنترل نشده اند حذف و يا خنثي نمايد. اين كار از طريق انتخاب و گمارش افراد و يا آزمودنيها در شرايط مختلف آزمايشي به صورت تصادفي انجام مي شود.

تكرار آزمايش: در برخي از پژوهشها به رغم كنترل متغيرها و انتخاب و جايگزيني تصادفي آزمودنيها در گروههاي آزمايش و كنترل، خطاهايي در نتايج مشاهده مي شود كه براي كاهش يا كنترل اين خطاها به كمك تكرار آزمايش امكان پذير خواهد بود. بنابراين در يك آزمايش، به جاي مقايسه يك گروه كنترل با يك گروه آزمايش، چندين گروه كنترل با چندين گروه آزمايش مورد مقايسه قرار مي گيرند. دقت يك آزمايش متضمن برقراري تعادل بين كنترل، انتخاب تصادفي و تكرار آزمايش است. بخصوص دقت يك آزمايش را مي توان هم از طريق افزايش تعداد نمونه ها در گروههاي مورد مقايسه و هم از طريق افزايش تجانس و همگني نمونه به وسيله كنترل افزايش داد. بنابراين هر اندازه درجه كنترل افزايش يابد، حجم نمونه مورد نياز براي سطح معيني از دقت كاهش پيدا مي كند.

مراحل روش آزمايش:

انتخاب مسئله  2-  مطالعه منابع مربوط به موضوع مورد آزمايش  3-  صورتبندي كردن فرضيه  4-  تعاريف عملياتي  5-  تعريف و تعيين جامعه  6-  انتخاب نمونه  7-  تهيه و تنظيم طرح آزمايش  8-  اجراي آزمايش  9-  اندازه گيري متغيرها  10-  تجزيه و تحليل داده ها  11-  استخراج نتايج  12-  گزارش نتايج

اعتبار دروني ( internal validity ): در اعتبار دروني محقق مي بايستي متغيرهاي مزاحمي كه احتمالاٌ در متغير وابسته تاثير دارند را شناسايي و تا حد امكان كنترل نمايد. اين متغيرهاي مزاحم عبارتند از:

1-  رخدادهاي همزمان با انجام تحقيق  2-  رشد و پختگي رواني و جسماني  3-  اجراي پيش آزمون  4-  نحوه اجراي وسايل اندازه گيري  5-  بازگشت ناشي از ابزار آماري به كار برده شده  6-  تفاوتهاي فردي آزمودنيها  7-  افت آزمودنيها 

·   رخدادهاي همزمان با انجام تحقيق: گاهي اوقات آزمودنيها تجاربي كسب مي كنند كه ناشي از دخالت متغير مستقل (X) نيست و در عين حال بر متغير وابسته تاثير دارند. مثلاٌ تاثير يك داروي آنتي سايكوتيك         ( متغير مستقل ) در كاهش تحريك پذيري و خشم ( متغير وابسته ) بيماران اسكيزوفرن كه بيماران گروه آزمايش بدون اينكه محقق اطلاع داشته باشد همزمان تحت آموزش مهارت كنترل خشم قرار گرفته باشند.

·   رشد و پختگي رواني و جسماني: رشد رواني و جسماني به هنگام اجراي تحقيق بخصوص در تحقيقات طولي و چند مرحله اي ممكن است در شيوه رفتار آزمودنيها تاثير گذار باشند. به عنوان مثال، احتمال دارد كه عده اي از آزمودنيها پاسخ بهتر يا بدتر به پس آزمون (T2 ) بدهند. علت اين امر ممكن است ناشي از تاثير متغير مستقل نباشد بلكه اين باشد كه آنها پخته تر شده، علاقه خود را از دست داده يا خسته شده باشند.

·        احراي پيش آزمون: اجراي پيش آزمون (T1) ممكن است موجب هوشياري و كسب تجربه در آزمودنيها گردد و در پس آزمون (T2) تاثير گذار باشد. در اين صورت پاسخگويي آزمودنيها ناشي از تاثير متغير مستقل نخواهد بود، بلكه به علت اطلاعات و تجربه هاي به دست آمده از اجراي پيش آزمون خواهد بود.

·   نحوه اجراي وسايل اندازه گيري: تغيير در وسايل اندازه گيري مي تواند در يافته ها اثر داشته باشد. براي مثال، اگر رفتار يكساني توسط محققان مختلفي مشاهده شود، يا در شرايط مصاحبه تغييري رخ دهد، يا نمره هاي يك آزمودني توسط افراد مختلفي نمره گذاري شود، يا پس آزمون مشكتلر از پيش آزمون باشد، نتيجه اندازه گيري تغيير خواهد گرد.

·   بازگشت آماري ناشي از ابزار آماري: در برخي از تحقيقات علوم انساني و رفتاري به ويژه آنهايي كه جنبه درماني دارند، آزمودنيها را بر اساس نمره هاي فوق العاده بالا يا فوق العاده پايين انتخاب مي كنند، در چنين حالتي ممكن است اثر باز گشتهاي ابزار آماري به كار برده شده با اثر متغير مستقل اشتباه شود. فرض كنيد كه پس از اجراي يك آزمون، شاگرداني را كه نمره هاي خيلي بالا و خيلي پايين داشته اند انتخاب كرده ايم. حال اين شاگردان را در معرض يك آزمايش قرار مي دهيم و پس از اتمام آزمايش، به منظور بررسي نتايج حاصل، آنها را با آزمون ديگري آزمايش مي كنيم. مي بينيم كه ميانگين نمره هاي شاگردان هر دو گروه در آزمون دوم، به ميانگين آزمون اول ( ميانگين جامعه اي كه هر دو گروه از آن انتخاب شده اند ) گرايش دارد. بنابر اين بر اساس نمره ها ي به دست آمده از آزمون دوم، ميانگين گروه ضعيف به سمت ميانگين جامعه افزايش مي يابد و ميانگين گروه قوي به سمت ميانگين جامعه كاهش پيدا مي كند. اگر آزمودنيها را به صورت تصادفي از دو جامعه مختلف انتخاب كنيم، به نحوي كه نتوان آنها را با هم جور يا جفت كرد، بازگشتهاي آماري اتفاق نخواهد افتاد.

·   تفاوتهاي فردي آزمودنيها: اگر گروههاي آزمايش و كنترل را در معرض متغير مستقل (X) قرار دهيم و پس از اتمام آزمايش، آزمودنيها را به منظور بررسي نتايج تحت آزمايش قرار دهيم نتايج حاصل ممكن است ناشي از تفاوتهاي فردي آزمودنيها باشد و نه به علت اثر متغير مستقل.

·   افت آزمودنيها: چنانچه عده اي از آزمودنيها ( گروه كنترل يا آزمايش ) بعد از دخالت متغير مستقل به ادامه همكاري در تحقيق تمايل نداشته باشند و عملاٌ مشاركت در تحقيق را رها سازند، در چنين شرايطي نمي توان نتايج حاصل را ناشي از دخالت متغير مستقل دانست. مثلاٌ فرض كنيد چند نفر از آزمودنيهاي گروه آزمايش به دلايل مختلف تمايل به مشاركت در تحقيق ندارند، و در اين ميان، ميانگين نمره هاي بقيه افراد گروه آزمايش در پس آزمون از ميانگين گروه كنترل بيشتر مي شود. اين افزايش ميانگين ناشي از تاثير متغير مستقل نمي باشد، زيرا احتمال دارد كه افزايش ميانگين ناشي از عدم شركت آزمودنيهايي باشد كه نمره هاي كمتري داشته اند.

اعتبار بيروني ( external validity ): از طريق اعتبار بيروني مي توان يافته هاي به دست آمده از گروه نمونه را به جامعه اي كه نمونه از آن انتخاب شده است تعميم داد، و محقق از اين طريق مي تواند به يافته هاي تحقيق خود اطمينان حاصل نمايد. بنابراين بررسي اعتبار بيروني يك طرح تحقيق مستلزم كنترل دقيق عوامل زير است.

الف: جامعه

كنش متقابل ميان انتخاب آزمودنيها و متغير مستقل.

كنش متقابل ميان متغير مستقل و ويژگيهاي آزمودنيها.

                  ب: اعتبار محيطي

·        توصيف متغير مستقل.

·        توصيف و اندازه گيري متغير وابسته.

·        مزاحمتهاي ناشي از اجراي متغيرهاي مستقل چند گانه.

·        كنش متقابل ميان رخدادهاي همزمان با انجام تحقيق و تاثير متغير مستقل

·        كنش متقابل ميان زمان اندازه گيري و تاثير متغير مستقل.

·        هوشيار شدن آزمودنيها در اثر اجراي پيش آزمون و پس آزمون.

·        تاثير تازگي داشتن و غير عادي بودن شرايط اجراي تحقيق، و مشكل توجيه كردن آزمودنيها.

·        زمينه اطلاعاتي آزمودنيها.

·        رفتار مجري تحقيق در جريان اجراي پژوهش.

 

طرحهاي تحقيق بين گروهي

·        طرحهاي شبه آزمايشي.

·        طرحهاي آزمايشي.

·        طرحهاي نيمه آزمايشي.

طرحهاي شبه آزمايشي: اين طرحها كه حداقل كنترل را اعمال مي كنند به دليل عدم توانايي در كنترل عوامل مهم تحقيق شبه آزمايشي ناميده مي شوند. نا تواني آنها در كنترل متغيرهاي مزاحم به اندازه اي است كه حتي ممكن است عوامل ديگري به غير از متغيرهاي مستقل و وابسته وارد تحقيق شوند، و در نتيجه بر يافته هاي تحقيق تاثير بگذارند. تعميم پذيري اين طرحها ضعيف بوده و به سختي مي توان از يافته هاي اين طرحها استنباط آماري به عمل آورد. عليرغم معايب اين طرحها استفاده زيادي از آنها توسط پژوهشگران مي شود. طرحهاي شبه آزمايشي عبارتند از:

·        طرح پس آزمون با يك گروه.

·        طرح پيش آزمون و پس آزمون با يك گروه.

·        طرح مقايسه گروههاي ايستا.

طرح پس آزمون با يك گروه: در اين طرح ابتدا يك گروه از آزمودنيها در معرض متغير مستقل (X) قرار داده       مي شود، و سپس تاثير اين متغير بر متغير وابسته مشاهده يا اندازه گيري مي شود (T). دياگرام اين طرح به شكل زير است:

                                    پس آزمون ( T2 )                          متغير مستقل ( X )

                                          

 مثلاٌ روان شناسي علاقمند است كه تاثير فيلمهاي جنگي و خشن را در بروز حالت پرخاشگري در نوجوانان اندازه گيري كند. براي اين منظور ابتدا گروهي از نوجوانان را انتخاب مي كند و سپس فيلمهاي مورد نظر ( متغير مستقل ) را به دفعات متعدد براي آنان به معرض نمايش مي گذارد، و سرانجام با استفاده از يك آزمون ( پس آزمون T2 ) حالت پرخاشگري آزمودنيها را اندازه گيري يا مشاهده مي كند.

طرح مذكور فقط در مطالعات توصيفي به كار برده مي شود و نمي توان از آن در پژوهشهاي آزمايشي استفاده كرد. معايب اين طرح عبارتند از:

·        هيچ گونه كنترل در اجراي اين طرح اعمال نمي شود.

·        به علت نداشتن پيش آزمون و يا گروه كنترل امكان مقايسه مستقيم وجود ندارد.

·        اشتباه اندازه گيري اين طرح حتي با وجود بهترين وسايل اندازه گيري زياد است.

·        با استفاده از اين طرح امكان دست يابي به يك نتيجه دقيق و قابل دفاع وجود ندارد.

 

طرح پيش آزمون و پس آزمون با يك گروه:  در اين طرح متغير وابسته قبل و بعد از اجراي متغير مستقل اندازه گيري      مي شود. به عبارت ديگر در اين طرح ابتدا پيش آزمون (T1) اجرا مي شود، سپس آزمودنيها در معرض متغير مستقل (X) قرار مي گيرند و در نهايت پس آزمون (T2) اجرا مي شود و نتايج حاصل با استفاده از ابزار آماري مناسب مورد مقايسه قرار خواهند گرفت. دياگرام اين طح به شكل زير است:              

پس آزمون ( T2 )                متغير مستقل ( X )   

           پيش آزمون ( T1 )

-

اين طرح در مقايسه با طرح پس آزمون، كنترل بيشتري در مورد يك گروه دارد. اما با وجود اين كنترل اين طرح نمي تواند اختلاف بين پيش آزمون و پس آزمون را به وسيله متغير مستقل تبيين كندو و يا به عبارتي محقق نمي تواند مطمئن باشد كه اختلاف مشاهده بين  پيش آزمون و پس آزمون فقط در اثر دخالت متغير مستقل حاصل گرديده است، چرا كه طرح مذكور قادر به كنترل شش عامل مربوط به اعتبار دروني نمي باشد. اين شش عامل عبارتند از:

·        رخدادهاي همزمان با اجراي تحقيق.

·        رشد و پختگي رواني و جسماني.

·        نحوه اجراي پيش آزمون.

·        وسايل اندازه گيري.

·        باز گشتهاي ناشي از ابزار آماري به كار برده شده.

·        افت آزمودنيها.

در تحليل آماري اين طرح يافته هاي ناشي از اجراي طرح مذكور را مي توان به وسيله ابزار آماري زير تجزيه و تحليل كرد:

·        آزمون پارامتريك t براي گروههاي همبسته.

·        آزمودن غير پارامتريك رتبه هاي علامت گذاري شده جفتهاي همتراز ويل كاكسون.

 

طرح مقايسه گروههاي ايستا: در اين طرح دو گروه وجود دارد، و مقايسه ميان گروهي كه در معرض متغير مستقل قرار گرفته است و گروهي كه متغير مستقل بر آن اعمال نمي شود، صورت مي گيرد. در اين طرح انتخاب و جايگزيني آزمودنيها به صورت تصادفي انجام نمي شود، بلكه تركيب گروههايي كه در اين طرح به كار مي روند قبل از انجام تحقيق صورت گرفته است و عيناٌ با همان تركيب در تحقيق به كار گرفته مي شوند. بنابراين ايستا ناميده شده اين طرح به همين دليل است. در اين طرح ابتدا دو گروه با همان تركيب ثابت انتخاب مي شوند، سپس متغير مستقل (X) براي يكي از گروهها اجرا مي شود و در نهايت جهت اندازه گيري تاثير متغير مستقل دو گروه مورد آزمون قرار خواهند گرفت ( T1 , T2 ). دياگرام اين طرح به شكل زير است.

     پس آزمون گروه اول ( T1 )               متغير مستقل ( X )

            -

   پس آزمون گروه دوم ( T2 )

يكي از معايب اين طرح اين است كه اختلاف معني دار به دست آمده در بين دو گروه، ناشي از همتا و مشابه نبودن گروههاست نه تاثير متغير مستقل. علت اين امر وجود دو گروه در طرح تحقيق و عدم انتخاب تصادفي آزمودنيها و بالاخره همتا نبودن دو گروه است.

در تحليل آماري اين طرح يافته هاي ناشي از اجراي طرح مذكور را مي توان به وسيله ابزار آماري زير تجزيه و تحليل كرد:

·        آزمون پارامتريك t.

·        آزمون غير پارامتريك u مان- ويتني.

طرحهاي آزمايشي

·   از آنجا كه با استفاده از طرحهاي شبه آزمايشي نمي توان مطمئن شد كه يافته هاي تحقق صرفاٌ ناشي از تاثير متغير مستقل است و اينكه اين گونه طرحها قادر به كنترل متغيرهاي مشتبه كننده تحقيق نيستند، لذا استفاده از طرحهاي آزمايشي به دليل تعميم پذيري يافته هاي تحقيق و  اعتبار دروني و بيروني متغيرها ضروري به نظر مي رسد.

·   طرحهاي آزمايشي به طرحهاي گفته مي شود كه در آنها امكان اعمال كنترل كامل و نمونه گيري و جايگزيني آزمودنيها در شرايط مختلف آزمايشي وجود دارد.

·        طرحهاي آزمايشي ماهيتاٌ مي توانند متغيرهاي اعتبار دروني را كنترل كنند.

·   اگر نتايج يك تحقيق را كه در اثر متغير مستقل حاصل شده اند ملاحظه كنيم، مي توانيم مطمئن باشيم كه نتايج به دست آمده صرفاٌ در اثر متغير مستقل به دست آمده اند و اختلاف مشاهده شده تحت تاثير متغيرهاي مزاحم نيست.

·   طرحهاي آزمايشي قادر به كنترل تمام متغيرهاي اعتبار دروني هستند، ولي ممكن است توانايي كنترل تمام متغيرهاي اعتبار بيروني را نداشته باشند.

·        احتمالاٌ بهترين شيوه اعمال كنترل و مراقبت بر مزاحمتهاي ناشي از متغيرهاي اعتبار دروني، تكرار تحقيق توسط خود محقق يا ديگر پژوهشگران در شرايط زماني و مكاني ديگر مي باشد.

 

 

  انواع طرحهاي آزمايشي:

طرح پس آزمون با گروه كنترل.

طرح پيش آزمون و پس آزمون با گروه كنترل.

طرح چهار گروهي سولومن ( Solomon).

 

طرح پس آزمون با گروه كنترل:

در اين طرح، آزمودنيها به صورت كاملاٌ تصادفي انتخاب و با همين روش در گروههاي آزمايشي و كنترل جايگزين      مي شوند.

يكي از دو گروه به صورت تصادفي در معرض متغير مستقل يا آزمايش قرار داده مي شود( گروه آزمايش).

گروه ديگر به عنوان گروه كنترل، گواه يا شاهد انتخاب و متغير مستقل يا آزمايشي براي آن اجرا نمي شود( گروه كنترل).

متغير وابسته در هر دو گروه به صورت همزمان به وسيله پس آزمون مورد اندازه گيري قرار مي گيرد( پس آزمون).

طرح پس آزمون با گروه كنترل ممكن است براي بيش از دو گروه مورد استفاده قرار گيرد، به گونه اي كه دو يا چند متغير آزمايشي اجرا  مي شود و گروهها به سه يا بيشتر افزايش پيدا مي كنند.

براي تجزيه و تحليل داده هاي جمع آوري شده از آزمون پارامتريك t و آزمون غير پارامتريك u مان ويتني استفاده   مي شود.

دياگرام اين طرح عبارتست از:                                          RE :       X      T2

                                                                                          RC :      -      T2

مثال طرح پس آزمون سه گروهي:

پژوهشگري علاقمند است تاثير دو روش مختلف آموزشي را در خواندن فارسي دانش آموزان سال اول ابتدايي دبستاني مورد پژوهش قرار دهد. به همين منظور، 45 نفر دانش آموز را از بين كليه دانش آموزان دبستان مورد نظر به صورت كاملاٌ تصادفي انتخاب مي كند و آنها را با استفاده از همين روش در سه گروه قرار مي دهد. به دو گروه از آنها، دو شيوه مورد نظر را آموزش و به گروه سوم خواندن فارسي را با شيوه سنتي تعليم مي دهد. در اين پژوهش، سوال تحقيق بدين صورت است كه كدام يك از شيوه هاي آموزشي توانسته است عملكرد دانش آموزان را در خواندن فارسي تغيير دهد؟

 

طرح پيش آزمون و پس آزمون با گروه كنترل:

·        طرح پيش آزمون و پس آزمون با گروه كنترل، از دو گروه آزمودني تشكيل شده است( گروه آزمايش و گروه كنترل).

·   محقق براي تشكيل گروهها با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي، نيمي از آزمودنيها را در گروه اول(گروه آزمايش) و نيمي ديگر را در گروه دوم(گروه كنترل) جايگزين مي كند.

·   دو گروهي كه تشكيل مي شوند، مشابه يكديگر هستند، و اندازه گيري متغير وابسته براي هر دوي آنها در يك زمان و تحت يك شرايط صورت مي گيرد.

·        هردو گروه در يك زمان و قبل از اجراي متغير مستقل مورد اندازه گيري قرار مي گيرند(پيش آزمون).

·        متغير مستقل فقط براي گروه آزمايش اجرا مي شود و براي گروه كنترل هيچ متغير و يا مداخله اي اعمال نمي گردد.

·        هر دو گروه در يك زمان و پس از اجراي متغير مستقل مجدداٌ مورد اندازه گيري قرار مي گيرند(پس آزمون).

·   به دليل افت احتمالي آزمودنيها در پس آزمون، محققاني كه از اين طرح استفاده مي كنند و با اين مسئله مواجه مي شوند، بايد در گزارش تحقيق خود تعداد آزمودنيهايي را كه همكاري خود را تا پايان مطالعه ادامه نداده اند ذكر كنند.

·   براي تجزيه و تحليل داده هاي جمع آوري شده، از تحليل اختلاف نمره هاي به دست آمده به وسيله كم كردن نمره پيش آزمون هر آزمودني از نمره پس آزمون او، و سپس محاسبه ميانگين نمره ها براي هر دو گروه، و سرانجام مقايسه ميانگينهاي محاسبه شده به وسيله: الف) آزمون پارامتريك t ، ب) آزمون غير پارامتريك u مان ويتني استفاده مي شود.

·   دومين ابزار آماري كه در عين حال بهترين نيز به شمار مي رود، استفاده از تحليل كواريانس است. در اين روش ميانگينهاي پس آزمون پس از تعديل كردن نمره هاي پيش آزمون، مورد مقايسه قرار مي گيرند.

·   ساده ترين شكل طرح پيش آزمون و پس آزمون با گروه كنترل از دو گروه تشكيل شده است، در حالي كه گاهي اوقات اين طرح در سطح وسيعتري (با چندين گروه) به كار برده مي شود.

·        دياگرام اين طرح عبارتست از:          RE :    T1      X      T2

                                                   RC :   T1      -      T2

مثال براي طرح پيش آزمون و پس آزمون:

محققي علاقمند است كه تاثير CBT را بر جلوگيري از عود علا ئم بيماران اسكيزوفرني را مورد پژوهش قرار دهد. براي اين منظور 40 بيمار اسكيزوفرني را به صورت تصادفي انتخاب مي كند و به صورت تصادفي آنها را در دو گروه آزمايش و كنترل جايگزين مي نمايد. در ابتدا هر دو گروه را همزمان با استفاده از ابزار مناسب مورد پيش آزمون قرار مي دهد. سپس محقق گروه آزمايش را به مدت معيني در معرض متغير مستقل (CBT) قرار مي دهد، در حالي كه بر روي گروه كنترل متغير مستقل اعمال نمي گردد. در نهايت با استفاده از پيش آزمون هر دو گروه به طور همزمان مورد آزمون قرار مي گيرند.

 

طرح چهار گروهي سولومن (Solomon):

·        اين طرح از تركيب طرح پيش آزمون و پس آزمون با گروه كنترل و طرح پس آزمون با گروه كنترل به وجود مي آيد.

·   تدوين طرح چهار گروهي سولومن صرفاٌ به خاطر كنترل مواردي است كه در آنها پيش آزمون موجب هوشيار شدن آزمودنيها نسبت به متغير مستقل يا آزمايشي مي شوند.

·   در اين طرح، تمام آزمودنيها به صورت تصادفي انتخاب شده و به همين روش، در گروههاي مختلف پژوهشي جايگزين مي شوند.

·   در اين طرح دو گروه آزمايش و دو گروه كنترل وجود دارد و هر چهار گروه در پايان آزمايش همزمان با آزموني يكسان (پس آزمون)، اندازه گيري مي شوند.

·        در اين طرح  پيش آزمون براي يك گروه آزمايش و يك گروه كنترل اجرا مي شود.

·   دو تا از گروهها در معرض متغير مستقل قرار مي گيرند (يكي از گروههايي كه پيش آزمون دارد و يكي از گروههايي كه پيش آزمون ندارد).

·   براي مقايسه نمره هاي پس آزمون چهار گروه، تحليل واريانس دو طرفه به كار برده مي شود. و نمره هاي پيش آزمون مورد بررسي آماري قرار نمي گيرند.

·   چنانچه نسبت F براي تعاملهاي موجود در جدول معني دار به دست آيد، نشانگر اين است كه كارايي متغير مستقل (رفتار مورد آزمايش) بر حسب اينكه آزمودنيها در پيش آزمون شركت داشته اند يا خير، تغيير مي كند. در چنين مواردي، محقق بايد ابتدا گروه آزمايش و گروه كنترلي را كه پيش آزمون براي آنها اجرا شده است مقايسه كند، و سپس دو گروهي را كه پيش آزمون نداشته اند مورد مقايسه قرار دهد. چنانچه مقايسه اولي به اختلاف معني دار منجر شود و دومي نشود، محقق نمي تواند يافته هاي تحقيق را به جامعه اي كه نمونه مورد نظر از آن انتخاب شده است تعميم دهد.

·        دياگرام اين طرح عبارتست از:        

                                                                      RE :    T1       X        T2

                                                                      RC :    T1       -       T2

                                                                 RE :    -        X        T2       

                                                                      RC :    -       -        T2

 

مثال طرح چهار گروهي سولومن: روان شناسي علا قمند است تاثير فيلمهاي مربوط به حل مسائل و مشكلات زندگي را در استدلال منطقي گروهي جوان، مورد پژوهش قرار دهد. به همين منظور، 32 آزمودني را به صورت تصادفي انتخاب كرده و در چهار گروه 8 نفري و با استفاده از همين روش جايگزين مي كند. با اين تفاوت كه 16 نفر دو گروه اول و دوم، قبل از مشاهده فيلم با يك پيش آزمون مورد اندازه گيري قرار گرفتند. سپس بعد از گذشت يك زمان خيلي كوتاه، 8 نفر گروه اول به مشاهده فيلم پرداختند و از دو گروه سه و چهار، گروه سه نيز به مشاهده فيلم مورد بحث مبادرت ورزيد. در پايان هر چهار گروه با يك پس آزمون مورد اندازه گيري قرار گرفتند.

 

طرحهاي نيمه آزمايشي

توانايي اين طرحها بيش از طرحهاي شبه آزمايشي است و در شرايطي به كار مي روند كه امكان استفاده از طرحهاي آزمايشي وجود نداشته باشد. به طور كلي در طرحهاي آزمايشي حداكثر كنترل بر متغيرهاي اعتبار دروني اعمال مي شود در حالي كه در طرحهاي نيمه آزمايشي حداكثر كنترل بر متغيرهاي بيروني صورت مي گيرد. انواع طرحهاي تحقيقي نيمه آزمايشي عبارتند از:

·        طرح گروه كنترل نابرابر.

·        طرح پيش آزمون و پس آزمون با نمونه هاي مجزا.

·        طرح سريهاي زماني با يك گروه.

·        طرح سريهاي زماني چند گروهي.

 

طرح گروه كنترل نابرابر: طرح گروه كنترل نابرابر مشتمل است بر دو گروه، كه قبل و بعد از اين كه در معرض متغير مستقل قرار بگيرند مقايسه مي شوند. اين طرح مشابه طرح پيش آزمون و پس آزمون با گروه كنترل است، با اين تفاوت كه در طرح حاضر انتخاب آزمودنيها از جامعه و جايگزين شدن آنها در گروهها به صورت تصادفي انجام نمي شود. طرح گروه نابرابر، بهتر از طرح شبه آزمايشي پيش آزمون و پس آزمون براي يك گروه است. زيرا در اين طرح به دليل وجود گروه كنترل، مقايسه بيشتري صورت مي پذيرد. در اين طرح:

·        دو گروه به كار برده مي شوند (آزمايش و كنترل).

·        آزمودنيها به صورت تصادفي در گروهها جايگزين نمي شوند.

·   هردو گروه به شكل طبيعي و دست نخورده اند و با همان تركيب طبيعي خود به كار گرفته مي شوند، ( مانند: شاگردان دو كلاس و يا بيماران دوبخش ) و محقق فقط به صورت تصادفي يكي از دو گروه را به عنوان گروه آزمايش و گروه ديگر را به عنوان گروه كنترل انتخاب مي كند.

·        ممكن است آزمودنيها به صورت داوطلبانه گروه خود را تعيين كنند (آزمايش و كنترل).

·        گروهاي آزمايش و كنترل يكسان نيستند.

·        هر دو گروه قبل از اجراي متغير مستقل بطور همزمان از طريق پيش آزمون اندازه گيري مي شوند.

·        هر دو گروه بعد از اجراي متغير مستقل بطور همزمان از طريق پس آزمون اندازه گيري مي شوند.

·        اين طرح را مي توان به بيش از دو گروه نيز گسترش داد.

·        ديا گرام اين طرح عبارتست از:

                                                               T1      X     T2

                                                           

                                                             T1              T2

                               

طرح پيش آزمون پس آزمون با نمونه هاي مجزا: اين طرح در شرايطي به كار مي رود كه پژوهشگر نتواند گروهها را به صورت تصادفي در معرض متغير مستقل قرار دهد. در اين طرح پژوهشگر فقط مي تواند به صورت تصادفي تعيين كند كه كدام يك از گروهها بايد قبل يا بعد از اجراي متغير مستقل اندازه گيري شود. از اين طرح زماني استفاده مي شود كه گروههاي بزرگ يا كوچك نماينده واقعي جامعه باشند و قبل از اجراي متغير مستقل تعريف و تعيين شوند. در اين طرح:

·        دو گروه به صورت تصادفي انتخاب مي شوند.

·   يكي از گروهها قبل از اجراي متغير مستقل از طريق پيش آزمون اندازه گيري مي شود و ديگر پس آزمون اجرا    نمي شود.

·        گروه دوم بعد از اجراي متغير مستقل از طريق پس آزمون اندازه گيري مي شود و ديگر پيش آزمون اجرا نمي شود.

·        دياگرام اين طرح عبارتست از:

                                                                                        R    T1      X     

                                                                                     R            X      T2

 

طرحهاي سريهاي زماني: طرحهايي هستند كه در آنها مشاهده يا اندازه گيريهاي مكرر انجام مي گيرند و به دو دسته تقسيم مي شوند:

الف) طرحهاي سريهاي زماني با يك گروه: در اين طرح، مي توان اندازه گيريهاي مكرري را قبل يا بعد از اجراي متغير مستقل انجام داد، در حالي كه در طرحهاي آزمايشي و شبه آزمايشي، عمل اندازه گيري بلافاصله قبل يا بعد از اجراي متغير مستقل صورت مي پذيرفت.  در طرحهاي سريهاي زماني با يك گروه، محقق مي تواند از دو نوع اندازه گيري استفاده كند:

·   اندازه گيري با تكرار گروه: كه محقق يك گروه معين از آزمودنيها را از ابتداي طرح تا انتهاي آن به دفعات مختلف مورد اندازه گيري قرار مي دهد.

·   اندازه گيري از طريق جانشيني گروه: كه محقق در هر مرحله اندازه گيري از گروههاي ديگر و تركيب جديدي استفاده مي كند.

·        چهار دياگرام اين طرح عبارتند از:

الف) يك گروه با يك متغير مستقل موقتي كه متغير مستقل به صورت مقطعي اجرا مي شود.

                                                  T1  T2  T3   T4    X     T5   T6   T7   T8

ب) متغير مستقل در فواصل T4 تا  T6 اجرا مي شود.          

                                                   T1  T2  T3   T4    X     T5   T6   T7   T8

ج) متغير مستقل به صورت پيوسطه از T5 تا  T8 تداوم دارد.

                                                  T1  T2  T3   T4    X     T5   T6   T7   T8

د) دو متغير مستقل X و  Y در فواصل معين و به صورت مقطعي به كار مي روند و سپس متوقف مي شوند.

                     Y   T9  T10   T11  T12        T1  T2  T3   T4    X     T5   T6   T7   T8

 

ب) طرحهاي  سريهاي زماني چند گروهي:

·   طرحهاي سريهاي زماني چند گروهي شبيه طرحهاي سريهاي زماني تك گروهي هستند، با اين تفاوت كه در اين طرحها بيش از دو گروه وجود دارد.

·        در اين طرح مي توان ازيك گروه معين و يا تركيبي از چند گروه در اندازه گيريهاي مكرر استفاده نمود.

·   اين طرح از بهترين طرحهاي نيمه آزمايشي است، زيرا تاثير متغير مستقل با گروههاي ديگري مورد مقايسه قرار    مي گيرند.

 


١٠:٣٨ - يکشنبه ٧ آذر ١٣٨٩    /    عدد : ٨٨٥    /    تعداد نمایش : ٩٥١٢


برای این خبر نظری ثبت نشده است
نظر شما
نام :
ايميل : 
*نظرات :
متن تصویر را وارد کنید:
 

خروج